کتاب «طبقه هفتم غربی» نوشته جمشید خانیان در جایزه کتاب فصل به مرحله نهایی رسید.
   
به گزارش فارس، این کتاب در بخش تالیف کتاب‌های نوجوان پنجمین دوره این جایزه، شرکت کرده‌است.
این کتاب را نشر افق در بهار1387 منتشر کرده‌ بود.
در بخشی از این کتاب آمده‌است:
«کسی در طبقه‌ هفتم غربی منتظر اوست.
پسرک با تعطیل شدن مدرسه دنبال کار می‌گردد. به پیشنهاد دوست مادرش برای پرستاری از نویسنده‌ای پیر، پا به آپارتمان او می‌گذارد. اما برجی که پیرمرد در آن زندگی می‌کند و ماجراهایی که در آن اتفاق می‌افتد چندان عادی و طبیعی نیست؛ از ابروهای بالا پریده‌ خانم توی آسانسور گرفته تا نگاه‌های عجیب مرغ ماهیخوار!»
کتاب‌های خانیان تاکنون جوایز متعددی را از آن خود کرده‌اند. کتاب «قلب زیبای بابور» در سال 2005 از طرف کتابخانه‌ مونیخ در فهرست کتاب‌های خواندنی کودک و نوجوان قرار گرفت. هم‌چنین کتاب «شبی که جرواسک نخوابید» از این نویسنده، برگزیده‌ شورای کتاب کودک شد.
از آثار دیگر این نویسنده می‌توان به «آریایی‌ها»، «لاک‌‌پشت فیلی»، «او»، «خشایارشا»، «شب گربه‌های چشم سفید»، «کوسه ماهی»، «یک نقش برای کاوه» و «ناهی» اشاره کرد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...