نتفلیکس برای ارائه سرویس‌های مربوط به کتاب و مطالعه داستان‌های ساخته‌شده توسط این شرکت، یک باشگاه کتاب [netflix book club] راه‌اندازی کرده است.

netflix book club

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، شرکت چندرسانه نتفلیکس تولیدکننده فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی اعلام کرده است که برای ارائه سرویس‌های مربوط به کتاب و مطالعه داستان‌های ساخته‌شده توسط این شرکت، یک باشگاه کتاب راه‌اندازی کرده است تا بتواند تنها به مشتری‌های خود خدمات بهتری ارائه کند.

نتفلیکس پلتفرم و شرکت تولیدکنندهٔ محتوای آمریکایی است که مقر اصلی آن در ایالت کالیفرنیا است که در واقع اولین بار در سال 1997 کار خود را با اشتراک کتابخانه‌ای و محصولات فرهنگی مثل فیلم و سریال و محتواهای مکتوب کار خود را آغاز کرد. در ژانویهٔ ۲۰۲۱ نتفلیکس به بیش از 203 میلیون مشترک رسید که تنها 66میلیون آن در آمریکا زندگی می‌کنند.

مسئولان این شرکت در بیانیه رسمی خود ادعا می‌کنند که تاسیس این باشگاه کتاب می‌تواند به بالارفتن کیفیت محتوای فیلم و سریال‌ها اضافه کند. بر اساس اطلاعات منتشرشده این باشگاه به کاربرانش اجازه می‌دهد با برنامه‌ها و فیلم‌های نمایش‌داده‌شده ارتباط بیشتری بگیرند و درباره آن نظر بدهند. در واقع این باشگاه کتاب یک کانال اشتراک محتوا و نظرات مکتوب درباره فیلم‌ها و سریال‌هاست.

طبق ادعای مسئولان نتفلیکس این باشگاه محلی برای طرفداران کتاب‌های اقتباس‌شده برای ساخت فیلم و سریال‌های شبکه است و می‌تواند در آینده وسعت بیشتری پیدا کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...