پرفسور پرویز کردوانی، «پدر علم کویرشناسی ایران»، دارنده نشان درجه یک دانش و چهره ماندگار، در ۹۰سالگی دارفانی را وداع گفت.

پرویز کردوانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، پرویز کردوانی، سال ۱۳۱۰ در گرمسار متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در این شهر به پایان رساند. پس از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه رازی -که مدرسه‌ای فرانسوی بود- برای ادامه تحصیل در رشته «عمران کویر» عازم آلمان شد.

در سال ۱۳۴۵ مدرک دکترا را با بالاترین امتیاز اخذ کرد و پس از بازگشت، در دانشکده کشاورزی ارومیه به فعالیت پرداخت؛ و از سال ۱۳۴۸ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد.

کردوانی مسئولیت مدیرکلی دفتر مطالعات آموزشی دانشگاه تهران را از همان سال‌ تا ۱۳۵۴ برعهده داشت؛ علاوه‌براین رئیس مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ بود؛ مرکزی که خود بنیان گذاشته بود.

پرویز کردوانی مطالعات میدانی فراوانی در مناطق کویری و بیابانی ایران از خود به جای گذاشت و خدمات او نقش مهمی در پیشبرد علم کویرشناسی و مقابله با خشکسالی داشت. وی استاد نمونه دانشگاه تهران بود و جایزه «مهرگان علم» به خاطر تألیف بهترین کتاب سال در زمینه محیط زیست را کسب کرد.

کتاب‌های منتشر شده زنده‌یاد کردوانی عبارتند از:

«کویر (نمکزار) بزرگ مرکزی ایران و مناطق همجوار آن»، «جغرافیای خاک‌ها»، «حفاظت خاک»؛ «اکوسیستم‌های طبیعی»؛ «اکوسیستم‌های آبی»؛ «آب‌های شور»، «آب‌های سطحی و زیرزمینی»؛ «ژئوهیدرولوژی»؛ «مراتع ایران»؛ «مناطق خشک: ویژگی‌های اقلیمی، علل خشکی، مسائل آب و غیره»؛ «خشکسالی و راه‌های مقابله با آن در ایران»؛ «دانشنامه‌ای تاریخی و ادبی در حوزه جغرافیای شهری و ریشه‌های تاریخی شهرها»

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...