از سایه‌نویس تا سایه‌سار | اعتماد


احتمالا تیتر این یادداشت ابتدا نویسنده کتاب و بعد خوانندگان را متعجب کند که چه نسبتی میان «سایه‌نویس» و «سایه‌سار» می‌توان برقرار کرد؟ و اصلا این دو چه ارتباطی با کتاب پیش رو دارند؟

له و علیه ویرایش سایه اقتصادی‌نیا

اما ابتدا بگذارید به مناسبت چاپ دوم کتاب شرحی از آن به دست بدهیم. کتاب «له و علیه ویرایش» نوشته سایه اقتصادی‌نیا 3 فصل دارد: 1- ویرایش و روشنفکری 2- نکته‌ها 3- پرتره‌ها. نویسنده در فصل اول به بررسی پیوند میان ویرایش و روشنفکری در ایران می‌پردازد. او معتقد است که ویراستاران زیادی خود را روشنفکر می‎پندارند و از دیگر سو عموم مردم هم اغلب چنین تصوری از ویراستار دارند. اما نویسنده چنین اعتقادی ندارد و برای اثبات ادعایش به سراغ تاریخچه ویرایش در ایران می‌رود.او در این بین به جدل‌هایی که از ابتدا تا امروز ادامه داشته‌ است، می‌پردازد و تصویری درست و واضح از چگونگی و چرایی این مقابله‌ها به دست می‌دهد البته که نویسنده از ابتدا موضع خود را در این میان مشخص کرده است ولی هماره منصفانه و منتقدانه می‌نویسد. «ویرایش و نظام باورها» به چالشی جدی که برای هر ویراستاری ممکن است پیش بیاید، می‌پردازد. نویسنده معتقد است هر ویراستار در طول کار حرفه‌ای خود بدون شک با متنی روبه‌رو خواهد شد که محتوا و دال مرکزی آن مخالف اندیشه ویراستار است. در اینجا ویراستار چه باید بکند؟ آیا می‌تواند متن را کنار بگذارد تا خدشه‌ای به نظام باورهایش وارد نشود؟ اقتصادی‌نیا معتقد است، ویراستار در «تولید محتوا نقشی ندارد» پس نباید در محتوای نوشته اعمال نظر کند «بلکه باید در تنظیم محتوایی که دلخواه نویسنده است» همت بگذارد و اگر غیر از این کند، اصول حرفه‌ای را زیر پا گذاشته است.

«رونق ویرایش، اما کدام ویرایش؟» موضوعی است که نویسنده در آن به رونق ویرایش می‌پردازد. اما او با دیدی نقادانه به سراغ این مساله رفته است. اقتصادی‌نیا رونق ویرایش را در رسم‌الخط که «کم اهمیت‌ترین» وجه آن است، می‌بیند و دعوا را بر سر جدانویسی و سرهم‌نویسی و غیره می‌داند که حقیقتا دعوا بر سر هیچ است و نویسنده چه خوب می‌گوید:«ویراستار خوب نویسنده‌پرور است.»

در فصل دوم، نویسنده سراغ «نکته‌ها» رفته است که می‌خواهم یادداشتی از آن را به تیتر ارتباط بدهم. «سایه‌سار» عنوان سلسله یادداشت‌هایی است که نویسنده کتاب در مجله بخارا می‌نویسد و «سایه‌نویس» نام یادداشتی است که درباره شکل‌گیری چنین صفت و صفاتی مانند «کارتن‌خواب» و «گورخواب» در میان مردم بحث می‌کند و می‌خواهد دریابد که چگونه مردم «از الگوی دستوری چنین دشوار و نازایی در واژه‌سازی» استفاده می‌کنند. این دقتی که نویسنده به زبان در کاربرد عام و خاصش دارد به غایت قابل تحسین است و نشان از دید جامعه‌شناسی به موضوع زبان و ویرایش دارد.

و در آخر به فصل سوم می‌رسیم که دغدغه‌ای کاملا متفاوت با دو فصل دیگر دارد. در فصل «پرتره‌ها» نویسنده خواسته تا یادی از استادانش بکند و به همین سبب از «اسباب یگانگی ابوالحسن نجفی» می‌گوید و از احمد سمیعی(گیلانی) می‌نویسد که «امانتدار دانسته‌ها و ندانسته‌های نویسندگان است.» و از علی صلح‌جو با مروری بر کتاب‌هایش یاد می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...