تازه‌ترین اثر سیدمهدی شجاعی با عنوان «دین به چه درد می‌خورد» از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شد.

به گزارش مهر، شجاعی که پس از انتشار کتاب «کمی دیرتر» بارها خبر از نگارش و انتشار جلد دوم این رمان را داده بود و در سال‌های اخیر جز دو کتاب برای مخاطب کودک اثر تازه‌ای از خود روانه بازار کتاب نکرده بود در این اثر تازه نیز متنی غیر داستانی را با موضوع دین‌شناسی با روش استفهامی به مخاطبان خود عرضه کرده است.

بنابر اعلام ناشر، شجاعی در تازه‌ترین اثر خود با عنوان «دین به چه درد می‌خورد» دست به تلفیقی زیبا از دو تجربه خود در نویسندگی زده است و اثری خلق کرده نه داستان است و نه متنی عارفانه. بلکه با درون مایه‌ای از طنزی ملایم و البته با استفاده از عناصر زبانی ساده در صدد بازخوانی استفهامی از چالش‌های دینداری در عصر مدرن است.

شجاعی برای این موضوع کتاب خود را با روش اثبات معکوس شروع می‌کند و با برشمردن برخی از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی ساختارهای زیستی در جامعه دین‌مدار و قدم به قدم جلو آوردن و نفی کردن گزاره‌های ساده استنتاج شده از این موضوع، درباره کارکردهای واقعی دینمداری در زندگی اجتماعی به صحبت پرداخته است.

در بخشی از این اثر می‌خوانیم: واقعیت این است که منابع مادی چه در اطراف خودمان و چه در سطح جهان، محدود است. این طور نیست که همه چیز به قدر کافی برای همگان وجود داشته باشد. اگر این طور بود بخش عمدۀ مردم جهان، در فقر و فلاکت به سر نمی‌بردند یا لااقل زندگی اکثریت مردم جهان در حد متوسط و زیر متوسط متوقف نمی ماند.

در این اوضاع و احوال آشفته و بحرانی و ناعادلانه، هر کدام از ما خیلی که همّت کنیم، بتوانیم گلیم این زندگی روزمره خودمان را از آب بیرون بکشیم، بتوانیم رفاه و آسایش خودمان و یا افراد تحت تکفلمان را فراهم کنیم.

در این وانفسا که همگی شب و روز می‌دویم و همچنان هشتمان در گروی نه است، و به درصد قابل قبولی از رفاه و آسایش و ثروت و موقعیت و امکانات مطلوبمان هم نرسیده‌ایم، فکر کردن و حرف زدن در مورد دین و مذهب و باور و اعتقادات، چه جایگاهی می‌تواند داشته باشد!؟

دین و مذهب و اعتقادات به درد زمانی می‌خورد که مردم فراغت داشتند، که هزار جور فکر و خیال و دغدغه نداشتند، که در فضای زندگی ماشینی با این سرعت و شتاب، زندگی نمی‌کردند، که این همه امکانات و لذتهای جالب و جذاب، برای رسیدن وجود نداشت، که دغدغه‌های دیگر، جایی برای دین و مذهب و خدا و پیغمبر باقی می گذاشتند.

اثر تازه شجاعی را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...