نگاهی به این جهان ناشناخته جذاب | ایبنا


«هیچ ایده‌ای نداریم!» [We have no idea : a guide to the unknown universe] ترکیبی دلپسند از کمدی و کیهان‌شناسی است. این کتاب، پرده از ژرفای بی‌خبری ما درباره عظمت جهان هستی برمی‌دارد. هدف این کتاب افسرده کردن شما به سبب آنچه نمی‌دانید نیست، بلکه این است که از جوانب کشف‌نشده این جهان آگاهی پیدا کنید.

هیچ ایده‌ای نداریم! [We have no idea : a guide to the unknown universe]

مایل هستید درباره چگونگی پیدایش جهان هستی، آنچه جهان هستی را تشکیل داده است و نیز نحوه پایان آن اطلاع یابید؟ می‌خواهید به درکی از چگونگی پیدایش زمان و فضا دست پیدا کنید؟ آیا مشتاقید بدانید ما در جهان هستی، تنها هستیم یا نه؟ متأسفانه کتاب «هیچ ایده‌ای نداریم!»، پاسخ هیچ‌یک از این سوالات را به شما نخواهد داد! این کتاب به آنچه درباره جهان هستی نمی‌دانیم می‌پردازد؛ به همه سوال‌های مهمی که فکر می‌کنیم پاسخشان را می‌دانیم، اما اینگونه نیست.

«هیچ ایده‌ای نداریم!»، اثر مشترک جورج چَم [Jorge Cham] و دنیل وایتسن [Daniel Whiteson] و یکی از پرفروش‌های آمازون با فروش بیش از یک میلیون نسخه در دنیاست. جورج چَم، خالق داستان‌های کارتونی آنلاین و دارای مدرک دکترای رباتیک از دانشگاه استنفورد است. دنیل وایتسن هم استاد و محقق رشته فیزیک ذرات دانشگاه کالیفرنیا و عضو انجمن فیزیک آمریکاست.

به عقیده ژاک وینر اسمیت، این کتاب ترکیب دلپسند کمدی و کیهان‌شناسی است. این اثر جذاب، پرده از ژرفای بی‌خبری ما در زمینه عظمت جهان هستی برمی‌دارد.

جورج چَم و دنیل وایتسن
نویسندگان در ارائه تصویری روشن‌تر از دانسته‌‌های ما درباره جهان، نمودار دایره‌ای جهان هستی را ترسیم کرده و نوشتند: «این نمودار بسیار عجیب است. ما فقط پنج درصد از جهان هستی را می‌شناسیم که این شامل سیارات و ستاره‌ها نیز می‌شود. بیست‌وهفت درصد از جهان هستی را نیز «ماده تاریک» می‌نامیم، اما هیچ درکی از شصت‌وهشت درصد باقیمانده آن نداریم. فیزیکدانان آن‌را «انرژی تاریک» می‌نامند و ما بر این گمان هستیم که این انرژی سبب انبساط جهان می‌شود، اما اطلاعات دیگری در این زمینه نداریم... اما این تنها مشکل ما نیست. حتی در بخش پنج درصدی جهان که می‌شناسیم هم موارد زیادی هستند که اطلاعاتی درموردشان نداریم. در برخی موارد حتی نمی‌توانیم سوالات مناسبی طرح کنیم تا این اسرار برملا شوند.

این چکیده‌ای از دانسته‌های ما در مورد جهان هستی بود... هنوز زمان بالیدن به خودمان فرا نرسیده است، چراکه بخش اعظمی از جهان هستی از چیزی ساخته شده است که هنوز نمی‌شناسیم؛ همانند این است که هزاران سال درباره یک فیل مطالعه کرده‌ایم و ناگهان متوجه می‌شویم که تنها به دم آن نگاه کرده‌ایم... شاید آگاهی از این مسأله کمی ناامیدتان کرده باشد. شاید فکر می‌کردید به اوج اشراف بر جهان رسیده‌ایم، چراکه به‌عنوان مثال اکنون ربات‌هایی داریم که امور منزل‌مان را انجام می‌دهند. اما نکته مهم این است که این موضوع را نه به‌عنوان یک مسأله ناامیدکننده، بلکه به‌عنوان یک فرصت فوق‌العاده درنظر بگیرید: فرصتی برای کشف، یادگیری و به‌دست آوردن بینش و بصیرت.»

شاید گرانش ویژگی‌های خاصی دارد
«چه توجیهی برای معماهای گرانش وجود دارد؟ چرا گرانش این‌قدر ضعیف است و با الگو و نظریه‌هایی که دیگر نیروها در آن‌ها صدق می‌کنند، همخوانی ندارد؟ شاید گرانش ویژگی‌های خاصی دارد. قانونی وجود ندارد که بیان کند گرانش باید مشابه دیگر نیروها باشد یا اینکه همه نیروها بایستی از یک قانون خاص تبعیت کنند. بایستی همیشه به یاد داشته باشیم که همچنان از حقایق بنیادین جهان بی‌خبر هستیم. در بسیاری از موارد، فرضیاتی که داشته‌ایم غلط یا فقط در شرایط خاصی درست بوده‌اند. شاید گرانش متفاوت از هر آنچه تاکنون دیده‌ایم، باشد. شاید هم این‌طور نباشد.

به یاد داشته باشید که هدف ما، درک سازوکار جهان است و باید از طرح فرضیات متعدد برای بیان عملکرد آن خودداری کنیم. اگر به این نتیچه برسیم که گرانش خاص و متفاوت از دیگر نیروهاست، سرنخی برای رسیدن به تصویر کلی جهان خواهیم داشت. شاید به این نتیجه برسیم که گرانش، موضوعی عمیق‌تر است و ریشه در ذات جهان دارد. گاه از استثناها بیشتر از قوانین می‌آموزیم و از سویی هم نظرات بسیاری برای توجیه معماهای جهان وجود دارند.»

نخستین چاپ کتاب «هیچ ایده‌ای نداریم!» با ترجمه اشکان روشن در 440 صفحه با شمارگان یک‌‌هزار نسخه به بهای 95 هزار تومان از سوی انتشارات ذهن‌آویز راهی بازار نشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...