سایه‌های غار | شرق


«تهمینه در راه» مجموعه چهارده داستان کوتاه است درباره زنان. زنانی با موقعیت‌ها و خاستگاه‌های طبقاتی متفاوت. ناهید کهنه‌چیان سعی دارد از زوایای متعدد به سرنوشت و زندگی زنان داستان‌هایش بپردازد. داستان نخست مجموعه، به بازخوانی روایت کهن شاهنامه فردوسی پرداخته است. تهمینه، همسر رستم همچنان در انتظار است. این انتظار تلخ و طولانی، واگویه‌هایی از سر استیصال به‌همراه دارد. تهمینه داستان این‌بار و در پایان خویش به آوردگاه رزم رستم و سهراب می‌رود. داستان در قالب بندهایی کوتاه روایت می‌شود. نویسنده سعی دارد تصور اسطوره‌ای آیینی زن در شاهنامه را دگرگون کند. در اینجا تهمینه چشم از انتظار برداشته و در پی جلوگیری از وقوع تراژدی به کارزار می‌رود. ساختن این نوع از ضدروایت کاری دشوار است، چرا‌که اسطوره و آیین تنیده در ناخودآگاه جمعی مردم، مانع شکل‌گرفتن روایتی تازه خواهد شد و بستر قدرتمند اساطیر دست نویسنده را می‌بندد. در این داستان، ناهید کهنه‌چیان تنها به برساختن سطح روایت بر اساس مکانیسم خطی اکتفا نموده...

تهمینه در راه ناهید کهنه چیان]

در سایر داستان‌های مجموعه، این حرکت را به‌وضوح و عینیتی بیشتر می‌بینیم. دنیای زنان ناهید کهنه‌چیان با وجود پیچیدگی‌های ماهوی بسیار ساده و سرراست روایت می‌شوند. در داستان‌هایی چون «خواب سنگین کرکره‌ها»، «شنبه‌های من»، و «اگر باران ببارد»، خواننده با زنانی معاصر روبه‌روست. نویسنده سعی دارد بخشی کوتاه از زندگی این زنان را در قالب موقعیتی دراماتیک بیان کند. در داستان «خواب سنگین کرکره‌ها» با زنی روبه‌رو هستیم که سعی دارد به همسر فرش‌فروشش نشان دهد چیزی از او کم نمی‌آورد. حرکت به سوی الگوهای شناخته‌شده مردانه، اثبات توانایی‌های جسمی و فیزیکی و در نهایت هم‌طراز شناخته‌شدن زن در پیشگاه فرهنگ مردسالار، تم اصلی این داستان است. پایان خوب زمانی رخ می‌دهد که مرد پس از بازگشت به مغازه‌اش می‌بیند که: همه چیز مرتب است و فرش‌ها بسته‌بندی شده و سفارش‌ها انجام شده است. مرد با بدبینی به همسرش می‌گوید: «از کسی کمک گرفتی؟» و زن دست‌هایش را جلو صورت مرد می‌گیرد: از اینها! مرد که ظاهرا خلع‌سلاح‌‌شده به زن می‌گوید: «حالا یه چایی به ما برسون...» چنین است که در گام نخست زن نیاز دارد از فضای سنتی و تکالیف تعیین‌شده زنانه و کهن الگوهای مربوط بدان فاصله بگیرد و شاید گام بعد این باشد که تعریفی تازه برای زن‌بودگی خویش ابداع کند.

سیمون دوبوار باور دارد که هیچ‌کس، زن یا مرد زاده نمی‌شود بلکه پس از به جهان‌آمدن بر اساس تعاریف موجود، به زن یا مرد بدل خواهد شد. این تعریف را البته نسل پسین متفکران فمینیست تکامل بخشیده‌اند. آنان زن‌بودگی را نه وجهی متفاوت و دست‌دوم -چنانكه سیمون دوبوار هماره در حال انکارش بود- می‌پندارند، بلکه از معنای تفاوت به سوی وجه تمایز حرکت می‌کنند. این تمایز، هم پذیرفتنی است و هم بار منفی ارزش داوری اجتماعی در باب جنس دوم را خنثی می‌سازد. شخصیت‌های زن داستان‌های «تهمینه در راه» اما هنوز بدین حوزه وارد نشده‌اند. آنان فاقد آگاهی یا عزم لازم برای عبور از مرحله همسان‌سازانه با فرهنگ و رفتار مردسالار یا سنت‌های استبدادی جامعه خویش هستند و شاید یکی از نقاط‌قوت این داستان‌ها، نمود عینی وضعیت زن در چنین جامعه‌ای است. تقریبا در همه داستان‌های این کتاب، مردان به شکلی ابژه‌وار توصیف می‌شوند و خواننده چیزی از درونیات، جهان ذهنی و عمق شخصیت‌های مرد نمی‌بیند.

داستان «شنبه‌های من» از این لون است: مریم، دانشجوی جوانی است که به‌تازگی از شهرستان به تهران آمده و در منزل دایی‌اش زندگی می‌کند. او که سعی دارد با پیدا‌کردن مکانی برای ماندن، استقلال خویش را ضمانت کند، درگیر مفهوم فردیت، زنانگی و تشخص اجتماعی خویش است. تنها زمانی که او به شکل جدی از جهان مردان حرف می‌زند، زمانی است که رفتارهای غریب پسردایی مفلوج و بیمارش را به‌اختصار باز می‌گوید: اکبر راه ‌و بیراه و بدون اطلاع قبلی، با ویلچرش به درون اتاق مریم می‌آید. مریم تأکید می‌کند که چندین بار به او تذکر داده دَرنزده وارد اتاقش نشود و هر بار اکبر قبول می‌کند اما این عمل دوباره و چندباره تکرار می‌شود. در اینجا خواننده به ته‌مایه‌ای از عشقی غیرعادی پی می‌برد: عشقی که راوی به‌عمد یا از سر سهو، درباره آن هیچ اطلاعاتی به دست نمی‌دهد. اگر بپذیریم داستان نیز چون سایر انواع ادبی، نیاز به ریزه‌کاری و جزئیات دقیق‌تری دارد، داستان «شنبه‌های من»، فاقد چنین جزئیاتی است. موقعیت کلی و لخت راوی در برابر محرک‌های بیرونی و نپرداختن به کم‌وکیف برخی رویدادها، بخشی از ایهام و جذابیت دراماتیک اثر را از میان می‌برد. هرچند که نویسنده سعی دارد با واردآوردن ضربه نهایی، یعنی اعتراف‌گونه‌ای در باب علاقه اکبر به قهرمان داستان خواننده را غافلگیر کند. اما این غافلگیری به واسطه مغفول‌ماندن همان جزئیات و ریزه‌کاری‌ها رخ نمی‌دهد.

از نظر ساختاری داستان‌های ناهید اين مجموعه، ایجاز و فشردگی قابل‌توجهی دارند. نویسنده پرُگو نیست و سعی دارد با حذف زوائد و زوایای نالازم، داستانی یکدست و خالی از کلیشه ارائه دهد. این حسن اصلی کار است. حسنی که می‌تواند بدل به کاستی اثر نیز شود. نويسنده، اهل قضاوت مستقیم نیست. این شاهد عینی‌‌بودن و بی‌طرف‌ماندن نیز شايد برای خواننده اثر فاکتوری مثبت به شمار ‌آید. در سایر داستان‌های کتاب، زنانی را می‌بینیم که دچار اوهام یا تنهایی عمیق و جان‌خراشی هستند. داستان «من و خاله‌شیرین»، روایت پیرزنی را باز می‌گوید که به سن و موقعیتش واقف نیست. او در تونل تاریک زمان به گذشته‌های دور بازگشته و حامی قدرتمندی را می‌جوید که سال‌ها پیش مرده است. داستان ضربه‌ نهایی هوشمندانه‌ای وارد می‌آورد و مکانیسم تعلیق و غافلگیری به‌خوبی کارشان را انجام می‌دهند. برخی از داستان‌های مجموعه «تهمینه در راه»، بیشتر در حد ساخت یا روساخت مانده‌اند و درمجموع کتاب «تهمینه در راه» اثری است درخور درنگ، چراکه سعی در بیان چیزی دارد، دغدغه‌ای تاریخی. این دغدغه، کرانی وسیع دارد و تا امروز نیز به قوت خویش باقی است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...