14 داستان در «افشاگر»

19 اردیبهشت 1398


به گزارش ايبنا مجموعه «افشاگر» دربرگيرنده چهارده داستان كوتاه از جفري آرچر است كه از او به عنوان يكي از مهم‌ترين داستان كوتاه نويسان معاصر آمريكايي ياد مي‌كنند و مجله تاميز نيز به او لقب بهترين داستان نويس معاصر جهان را داده است.

جفري آرچر در اين مجموعه تجربه‌هاي داستاني نو و نابي كه دارد كه در كنار موضوع‌هاي خواندني، متن‌هايي جذاب و هيجان انگيز شكل داده است.

نشر چترنگ پيش از اين از همين نويسنده كتاب داستاني «داستان‌هاي گربه‌اي» را منتشر كرده است كه مورد توجه مخاطبان ايراني قرار گرفته است.

بخشي از متن يكي از داستان‌ها:
«مجموعه‌دار دوباره سیگارش را روشن کرد، ذره‌بین را برداشت و تمبر سه‌گوش دماغه امید نیک متعلق به سال ۱۸۷۴ را بررسی کرد.
فروشنده گفت: قبلاً گفته‌بودم این تمبرها جفت‌اند، پس مال تو تک نیست.
چند؟
ده هزار فرانک.
مجموعه‌دار چک را نوشت و پکی به سیگارش زد. اما خاموش شده بود. کبریتی برداشت، آن را روشن کرد و تکبر را آتش زد.
فروشنده با ناباوری به سوختن و دود شدن تمبر خیره ماند.
مجموعه‌دار لبخند زد و گفت: اشتباه کردی دوست من، تمبر من تک است.»

مجموعه داستان «افشاگر» را نشر چترنگ در ۲۳۰ صفحه و با قیمت ۳۲ هزار تومان با ترجمه شيما الهي كرده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...