حدیث «الملك یبقی مع الكفر و لایبقی مع الظلم» از سخنان پرآوازه دیگریست که در هیچ منبع حدیثی به عنوان روایت نقل نشده و در قرن یازدهم هجری وارد کتب شده است. البته میرزای نائینی فقیه دوران مشروطه از این حدیث به عنوان نص مجرب (یعنی حدیثی که به تجربه ثابت شده) یاد می‌کند... در منابع روایی حدیثی دال بر نحوست ماه صفر یافت نمی‌شود. همین‌طور بشارت به خروج از ماه صفر و دعاهای دوری از بلا در این ماه.


یکی از کتاب‌های خوبی که اخیرا خواندم «مشهورات بی‌اعتبار» [به قلم مهدی سیمایی] بود. نویسنده با زحمت فراوان و مستند نشان می‌دهد که بعضی از باورهای فعلی‌ ما با احادیث نامعتبر ایجاد شده است. مطالعه این کتاب را به همه اندیشه‌ورزانی که به دنبال هرس اعتقاداتشان هستند توصیه می‌کنم. برخی از این روایات نامعتبر عبارتند از:

مشهورات بی‌اعتبار مهدی سیمایی

حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک: ای محمد، اگر تو نبودی جهان را خلق نمی‌کردم»:
این حدیث در منابع کهن شیعه دیده نمی‌شود و اولین بار در قرن ششم بدون هیچ سندی در کتاب مناقب ابن‌شهرآشوب آورده شده. بعدتر علامه مجلسی در بحارالانوار ضمن حدیثی داستان‌گونه و طولانی این عبارت را آورده است.

حدیث قدسی «كنت كنزا مخفیا فأحببت أن اعرف فخلقت الخلق لأن اعرف: من گنجی پنهان بودم. دوست داشتم شناخته شوم پس مخلوقات را آفریدم تا شناخته شوم»:
اولین کتابی که در شیعه این حدیث را نقل کرده کتاب ضعیف و مجهول مشارق أنوارالیقین در قرن نهم هجری بوده و بعد بقیه آن را نقل کرده‌اند.

حدیث «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلائق: راه‌های به سوی خدا به تعداد مخلوقات است»:
عجیب است که این حدیث که سخن نیکو و حکیمانه‌ایست و در دهه‌های اخیر شهرت پیدا کرده در هیچ منبع حدیثی شیعه و سنی وجود ندارد. صرفا عرفایی چون ملاهادی سبزواری و ملاصدرا این عبارت را بیان کرده‌اند‌.

جمله مشهور «حسنات الابرار سیئات المقربین: کارهای نیک ابرار گناهان مقربین است»:
ظاهرا کهن‌ترین کتابی که این سخن را نقل کرده لطائف الإشارات قشیری در قرن پنجم هجری است و البته آن را به عنوان حدیث نقل نکرده است. چه بسا مقبول‌ترین سخنان که هیچ اساس و پایه‌ی روایی نداشته باشد.

نحوست ماه صفر:
بین متدینین ما مشهور است که ماه صفر ماه نحسی‌ست و برای رفع نحوست آن باید دعا خواند و صدقه داد. اما در منابع روایی حدیثی دال بر نحوست ماه صفر یافت نمی‌شود. همین‌طور بشارت به خروج از ماه صفر و دعاهای دوری از بلا در این ماه.

حدیث «الملك یبقی مع الكفر و لایبقی مع الظلم»:
از سخنان پرآوازه دیگریست که در هیچ منبع حدیثی به عنوان روایت نقل نشده و در قرن یازدهم هجری وارد کتب شده است. البته میرزای نائینی فقیه دوران مشروطه از این حدیث به عنوان نص مجرب (یعنی حدیثی که به تجربه ثابت شده) یاد می‌کند.

روایتی که امام حسین در راه کربلا پیامبر را در خواب می‌بیند و پیامبر به او می‌فرماید «ان الله شاء ان یراک قتیلا: خدا می‌خواهد تو را کشته ببیند»
با کمال تعجب تا قرن هفتم هجری اثری از این روایت نیست و بعد از آن به یکی از روایات کلیدی حرکت امام حسین تبدیل می‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...