هشتمین شماره از فصلنامه «آزما» با محوریت موضوع شعر منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمد.

به گزارش  مهر،‌ این‌شماره از فصلنامه آزما از ۲ بخش تشکیل شده که بخش ابتدایی آن اشعاری از شاعران ایران و جهان را در بر می‌گیرد.

اسامی شاعرانی که شعرشان در این‌مجله منتشر شده، به این‌ترتیب است:

فرهاد عابدینی، پریناز فهیمی، فواد نظیری، عباس صفاری، ایرج صف‌شکن، منصور اوجی، فرانسیسکو ویلاتورو با ترجمه احمد پوری، خسرو سینایی، رویا زاهدنیا، جیمز جویس با ترجمه بنفشه میرزایی، محمدعلی شاکری‌ یکتا، مجید شفیعی، هرمز شریفی، مایا آنجلو با ترجمه شهاب مقربین، نسترن بشردوست، حامد بشارتی، هدی وحدت‌خواه، اسماعیل مهران‌فر، سالار مرتضوی، محمداسماعیل حبیبی، مریم سلیمی‌فر، سپیده برنجی، فرانسیسکو گومز با ترجمه سودابه اسماعیلی، گئورگ تراکل با ترجمه امیرحسین افراسیابی، مایکل روزن با ترجمه ثریا قزل ایاغ، وحید داور، زهرا معماریانی، زهرا حیدری، الهام گردی، بهمن لطیفیان، پریناز سعیدی، صبا سعیدی، صفیه وکیلی و علیرضا سلطانی.

پس از بخش شعر هم بخش «گفتگو» آمده که ۲ مصاحبه را در خود جا داده است؛ گفتگو با اصغر دادبه با عنوان «شعر، زبان والای حکمت ایرانی»‌ و گفتگو با ضیاء موحد با عنوان «امروز، دوره خمودی شعر است».

این‌مجله با ۸۲ صفحه و قیمت ۱۵ هزار تومان روی پیشخوان مطبوعات و روزنامه‌فروشی‌های کشور آمده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...