به گزارش ایبنا، رضا عبداللهی، شاعر، ترانه‌سرا و محقق ادبی به تازگی دست به انتشار مجموعه شعری به نام «قهوه را نیم خورده باقی گذاشت» زده است. شعرهای این مجموعه مربوط به سال‌های 95 الی 98 است.

این مجموعه از 29 غزل و 18 دوبیتی تشکیل شده است که اکثر شعرها فضای عاطفی دارند. شاعر در بسیاری از غزل این کتاب از غم فراغ یار می‌گوید و دائم به مشکلات چنین وضعیتی اشاره دارد.

عبداللهی در این مجموعه برای بیان دغدغه‌های عاطفی خود از المان‌های طبیعت بسیار استفاده کرده است؛ این نگاه از نخستین شعرهای این مجموعه تا دوبیتی‌های پایانی وجود دارد؛ المان‌هایی مثل صبح، آسمان، باران، برف، کوچه، خیابان، رعد برق، آتش، ابر و ...
«چشم‌های نازنینش محو باران بود و برف/ در خیالش از شمال شهر تهران می‌نوشت»
 

قهوه را نیم خورده باقی گذاشت رضا عبداللهی


یکی از ویژگی‌های این مجموعه که بارها نظر خواننده را به خود جلب می‌کند، استفاده از آرایه مراعات نظیر است که در بسیاری از شعرهای کتاب استفاده شده است.
«صبح بود و آسمان از چشم باران می‌نوشت/ از زبان برفی و سوز زمستان می‌نوشت»
«نیم خورده، قهوه را باقی گذاشت/ جای لب‌هایش به فنجان مانده بود»
«دل دریایی‌ات را جزرومد نیست/ هوایت دائما خوب است و بد نیست»

با اینکه سال‌های فعالیت این شاعر به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد اما زبان ساده و روانی دارد که شاید دلیل این ویژگی، حضور عبداللهی در عرصه ترانه باشد. او سخت‌ترین مفاهیم را با ساده‌ترین کلمات بیان می‌کند و از این رو مخاطب به آسانی می‌تواند با اشعار این مجموعه ارتباط برقرار کند.

در توضیح قسمت دوم این کتاب، یعنی دوبیتی‌ها باید گفت که مضمون بیشتر این ابیات حسرت گذشته است، شاعر در سه مصرع ابتدایی بسیاری از دوبیتی‌های از گذشته و اتفاقات رخ داده می‌گوید و در مصرع چهارم به شکل مطلوبی ضربه می‌زند. البته گاهی هم به این موضوع می‌پردازد که گذشته‌ها گذشته و نباید حسرت آن را خورد.
 
در بخش دو بیتی‌ها می‌خوانیم:
«به راه تو دلم را پیر کردم/ و در زندان تو زنجیر کردم
به بخشیدم اگر در خدمت مرگ/ فقط یک ثانیه تاخیر کردم»
 
«نمی‌خوانم تو را با شور و شادی/ دگر از تو نخواهم کرد یادی
غمی سنگین به استقبالت آمد/ از آن شب که مرا از دست دادی»
 
مجموعه شعر «قهوه را نیم خورده باقی گذاشت»، اثر رضا عبداللهی در 88 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و به‌بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات نغمه زندگی منتشر شده است.
 
از این شاعر علاوه بر مجموعه شعرهای متفاوت پنج تصحیح و مقابله و مقدمه دیوان «والی اصفهانی»، «میرزا ابوالحسن فراهانی»، «شفیعی شیرازی»، «صبوری تبریزی» و «حسرت همدانی» منتشر شده است. «پژوهشی پیرامون زحاف رایج در شعر فارسی» نیز از دیگر آثار اوست. همچنین باید گفت که از این شاعر و ترانه‌سرا بیش از 300 ترانه اجرا شده است که مطرح‌ترین آن ترانه «یاد تو در دل من طوفان به پا می‌کنه» است که در دهه 70 با صدای بیژن خاوری منتشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...