اسماعیل سعادت در یک برنامه رادیویی به بیان چگونگی شکل‌گرفتن دانشنامه زبان و ادب فارسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رسیدن تعداد مداخل آن به ۲۴۰۰ مدخل پرداخت.

به گزارش مهر، برنامه رادیویی «از پارسی تا فارسی» درباره شکل‌گیری دانشنامه زبان و ادب فارسی در فرهنگستان زبان و ادبیات در گفتگو با اسماعیل سعادت از آنتن رادیو گفتگو پخش شد.

سعادت در این برنامه گفت: دانشنامه زبان و ادب فارسی چهاردهم اردیبهشت سال ۱۳۷۱ در شورای فرهنگستان به ریاست مرحوم دکتر حسن حبیبی تاسیس شد. این دانشنامه در سال ۱۳۷۲ با مدیریت مرحوم عبدالمحمد آیتی شروع به کار کرد و در حدود ۸ سال مقدمات کار تالیف آن صورت گرفت. در این مدت به مدخل گزینی، کمیت و کیفیت مقالات دانشنامه و شیوه نامه اداره تنظیم مقالات پرداخته شد و همه این کارها با روش آزمون و خطاب صورت گرفت.

وی با اشاره به سابقه اندک دانشنامه‌نویسی به این‌شیوه در کشور گفت: در سال ۱۳۷۹ مسئولیت این کار به جای مرحوم آیتی به عهده بنده گذاشته شد که به پیشنهاد آقای حداد عادل بنده این مسئولیت را پذیرفتم و شروع به تهیه مقالات کردیم. سفارش و دریافت مقاله قدم اول در نگارش دانشنامه است. در ادامه کارهایی مربوط به تنظیم هر مقاله انجام گرفت که حدود ۴ سال به طول انجامید و در سال ۱۳۸۴ اولین جلد دانشنامه منتشر شد.

این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه گفت: دانشنامه زبان و ادب فارسی در مراحل اولیه بنا داشت در ۶ جلد ۷۵۰ صفحه ای منتشر شود که جلد اول در سال ۱۳۸۴ منتشر شد و به فاصله هر دو سال یکبار، یک مجلد آماده و مجلد ششم در سال ۱۳۹۵ چاپ و منتشر شد. دانشنامه در این شش جلد شامل ۲۲۴۰ مدخل و حدود ۴۸۳۰ صفحه به قطع رحلی در دوره اول انتشار یافت و بعد از حصول این موفقیت، طی بررسی هایی دریافتیم این سه دسته مدخل خالی است. مدخل‌هایی بودند که مقالات‌شان در هنگام آمده‌سازی مجله دریافت نشد و ما ناچار شدیم این مقالات را به جلدهای بعد ارجاع دهیم و دسته دوم مدخل هایی که در مدخل‌گزینی اولیه از قلم افتاده بودند و دست سوم نیز شامل مقالاتی بود که طی مدتی که دانش نامه منتشر می‌شد، شخصیت‌های مورد نظر به رحمت خدا پیوستند و ما مجبور شدیم مدخل‌های مربوط به این افراد را در جلد دیگری منتشر کنیم.

سعادت گفت: «جلد ذیل»، وقتی به اتمام رسید، در سال ۱۳۹۷ منتشر شد که دارای ۱۵۰ مدخل و ۸۹ مولف است و حدود ۵۵۰ صفحه را شامل می‌شود. بعد از اینکه دانشنامه به پایان رسید و شش جلد به اضافه جلد ذیل منتشر شد، تصمیم گرفتیم دانشنامه از قطع رحلی به قطع وزیری تبدیل شود و بدین منظور ناگزیر شدیم مدخل‌های جلد ذیل را در کل دانشنامه ادغام کنیم و هر یک در جای الفبایی خود آمدند. در نتیجه مقالاتی که در دوره جدید چاپ شد، حاوی بیش از ۱۵۰ مدخل بود که به جلدهای دیگر اضافه شد و روی هم رفته تعداد مدخل‌ها بالغ بر ۲۴۰۰ مدخل شد.

این عضو پیوسته فرهگستان زبان و ادب فارسی در پایان گفت: نزدیک به ۴۲۰ تن مولف با ما همکاری داشتند که از داخل و خارج کشور بودند؛ برخی از این مولفان از متخصصان تراز اول کشور هستند که برخی مقالات دانش نامه را تالیف کرده و این مقالات در اهمیت و اعتبار در کمتر منبع دیگری با چنین جامعیتی یافت می‌شود.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...