در پی جمع‌آوری اطلاعات به منظور تبدیل خانه "ملک" به موزه، اسناد و مدارک تاریخی مهمی متعلق به حاج‌ آقا "حسین ملک" از جمله بخشی از دایره‌المعارف "بریتانیکا" به خط مرحوم حسین ملک کشف شد.

به گزارش کتاب‌نیوز به نقل از میراث مکتوب، سعید نایینی - رئیس موزه ملک - کشف بخشی از ترجمه دایره‌المعارف "بریتانیکا" در میان آثار حاج آقا حسین ملک را بسیار مهم دانست و گفت: «به گفته مرحوم خوانساری - کتابدار مرحوم حسین ملک - وی زمانی را صرف ترجمه دایره‌المعارف بریتانیکا کرد که بعدها به علل نامعلومی از این کار منصرف شد.»

وی در ادامه افزود: «اسنادی متعلق به تاریخچه کتابخانه ملک، اطلاعات جمع ‌آوری شده درباره جنگ جهانی دوم، اسناد مربوط به تهیه فهرست نسخه‌های خطی و نامه‌های اداری مرحوم ملک از جمله مدارک به دست آمده در خانه اوست که هنوز بخش زیادی از اسناد بررسی نشده است.»

رئیس موزه ملک خاطرنشان کرد: «پس از انجام بررسی‌های لازم، این اسناد در خانه ملک به نمایش گذاشته خواهند شد.»

اوایل‌ سال جاری از سوی خانواده ملک و آستان قدس رضوی، مرمت خانه قاجاری حاج آقا حسین ملک آغاز شده است. این موزه که زندگی مرحوم حاج ‌آقا حسین ملک را به نمایش می‌گذارد تا پایان سال جاری افتتاح می‌شود.

مرحوم حاج‌ حسین آقا ملک فرزند حاج محمدکاظم ملک التمار 9 ربیع الاول 1292 ه.ق در تهران متولد شد و دروس فارسی و عرب را ابتدا در خدمت شیخ "مسیح طالقانی" و سپس نزد میرزا "ابوالحسن جلوه" فرا گرفت.

مرحوم ملک از ابتدای عمر به مطالعه و جمع‌آوری کتاب علاقه‌مند بود و این خود مقدمه تاسیس تدریجی کتابخانه و موزه‌ای شد که امروز شهرت جهانی دارد. وی همراه با وقف کتابخانه و موزه، املاک فراوانی در سال 1316 به آستان مقدس رضوی واگذار کرد تا از این رهگذر خارج اداره توسعه کتابخانه‌ای و موزه تامین شود. ملک در تیر ماه 1351 شمسی به دیار باقی شتافت و در جوار حرم مقدس رضوی(ع) به خاک سپرده شد.

صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...
بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...