آخرین کتاب منتشر شده از سید شهیدان اهل قلم بی‌شک یک کلاس درس خصوصی برای دانشجویان هنر و بویژه دانشجویان نقاشی و گرافیک و مهمتر از آن خطابه‌ای بلند برای مدیران فرهنگی کشور خاصه برنامه‌ریزان آموزشی و پژوهشی است. چرا که بعد از گذشت 31 سال از پیروزی انقلاب، حرف‌های سید بوی تازگی می‌دهند و انگار ما همچنان در ایستگاه 10 سالگی انقلاب و در مرز میان «تقلید و تولید» در مواجهه با هنر سرگردانیم و نمی‌دانیم آیا باید فرم را فهمید و محتوا را نو کرد و یا اینکه باید با فرم بازی کرد و ادا و اطوارهای غرب و شرق را برای مظروفی در نظر گرفت که ...

گرافیک، هنری است که اگرچه زمینه‌های پیدایش آن را به گذشته‌های دور می‌رسانند، اما در حقیقت، مولودی است از موالید تمدن جدید بشری؛ آیینه‌ای ـ نه تمام نما ـ برای خصوصیاتی که این عصر را از دیگر اعصار تاریخ کره‌ی زمین متمایز می‌سازد و این تمدن را از تمدن‌های کهن. (از مقاله گرافیک و تحولات تاریخی)


«انفطار صورت» مجموعه مقالاتی است تخصصی که خوانش آن برای عموم زیاد دلچسب نیست و نمی‌توان به سادگی آن را با سایر کتاب‌های سید شهیدان اهل قلم مقایسه کرد؛ از آن جهت که این کتاب رنگین‌کمان افکار سید است که از گذرگاه تفکر به وادی ایده و از وادی ایده به جولانگاه نظریه رسیده است و این جولان نظرات نیز از سر نقد بی‌نگاه نیست؛ بلکه از چشمه دانش و فنی جاری می‌شود که او چه در «دانش‌گاه آکادمیک و چه در درگاه تجربه» آن را فهم کرده است.

مقالات این کتاب، عزیمتی است تخصصی از فکر و ایدئولوژی به تجربه و نگاه، همان چیزی که سال‌ها سید مرتضی آوینی برایش نوشت و تلاش کرد، تولد و هدایت هنرمند متعهد با «نگاه» انسانی و اسلامی.

به عبارتی سید در این مجموعه مقالات که فصل مشترکی با همه آثار مکتوب و غیر متکوبش دارد و آن همانا دغدغه انقلاب و تبیین و تجلیل هنر متعهد است، می خواهد بی‌ادعا و بی‌آنکه خود را اصل محض بداند، با مقایسه هنر گرافیک و نقاشی در «ایران و غرب» به عنوان «هنر محض و هنر متعهد»، راهی برای بیان ساختار تولد هنر متعهد ارائه دهد و از رهگذر تولید آثاری که در مقالاتش ذکر می‌کند «کدهایی» به مخاطب بدهد و او را با فضای مورد نظرش آشناتر سازد.

شاید بخشی از یادداشت ناتمام سیدمرتضی در پایان این کتاب دغدغه اصلی او از نگارش مجموعه مقالات «انفطار صورت» باشد، آنجا که می‌گوید: «هنر مدرن، و علی الخصوص نقاشی تابعی است از جریان تاریخی علم در قرون جدید. علم نیز سیری تاریخی در جهت استقلال از طبیعت و غلبه بر آن و تصرف بلاشرط در آن پیموده است. این سیر تاریخی در هنر مدرن به مثابه آینه‌ای برای وقایع پنهان و آشکار روح بشر، انعکاس یافته است. اما برای آن که این تحقیق کامل شود باید در ماهیت نقش و نسبت آن با حقیقت نیز تاملی داشت به کفایت و نیز در این معنا که «انتزاع و تجرد» چیست و آیا لفظ «آبستراکسیون» را می‌توان معادل «تجرید» گرفت یا نه؟»

مقالات سید اگرچه نگاهی به گذشته هنر تازه‌متولد شده انقلاب و دفاع مقدس است اما یک نگاه صرفا هنری و یا فخر‌فروشی علمی نیست و همین رمز ماندگاری افکار این شهید همیشه زنده است، او هنر و شاخه‌های هنر را با متر و معیار انقلاب می‌بیند و نقد می‌کند و حاشیه می‌زند:
«از میان هنرهای مرسوم، انصافا گرافیک بیش از دیگران توانسته است با انقلاب اسلامی و سیر تاریخی آن همگامی کند و با مردم همدردی. عکاسی و نقاشی و موسیقی و، در پاره‌ای از موارد استثنایی، فیلم نیز از عهده این کار برآمده‌اند اما نه چون گرافیک. و علت را باید در ماهیت هنر گرافیک جست‌وجو کرد، یعنی در خصوصیات ذاتی آن. دشمنان انقلاب اسلامی هم چه در خارج از کشور و چه در داخل آن، بیش از پیش از «قابلیت های بیانی» هنر گرافیک در خدمت اهداف خویش سود برده‌اند.»(از مقاله گرافیک و انقلاب اسلامی)

سید مرتضی آوینی در میان واژه‌هایش باز هم مثل همیشه در پی کشف و شهودی در هنر نوپای انقلاب است که از بی هویتی هنر قبل از انقلاب رسته باشد و در هوای معطر به اخلاق و ایدئولوژی اسلامی نفس کشیده و رشد کرده باشد که البته این هنر نوپا، ضعف‌هایی دارد و نیازمند راهنمایی و هدایت است تا از ورطه بی هویتی به پرتگاه شعارزدگی نیافتد.

در این مسیر او نشان می‌دهد ـ ادعا نمی‌کند ـ که تاریخ را بلد است، هنر را می‌شناسد، مکاتب ادبی و فلسفی و هنری را به خوبی درک کرده ـ و نه حفظ کرده ـ و از سرچشمه چنین دانشی است که بی‌محابا دست بر قلم می‌برد و استوار و متقن هنر مدرن را در تیررس نقد قرار می‌دهد و وادادگی فرهنگی را فریاد می‌کند و تقلید را آفت جان هنر انقلاب می‌داند. و با افتخار می‌گوید هنر انقلاب باید عدالت و حقانیت را فریاد بزند و این فریاد زدن هم با نگاه فرمالیستی محض و یا شعار «هنر برای هنر» بی توجه به مفاهیم حیاتی انقلاب، ممکن نیست.

او همچنین از اینکه گرافیک و البته نقاشی در طول سالهای بعد از انقلاب به خصوص در جریان 8 سال دفاع مقدس به خوبی از پس بیان ایدئولوژی انقلاب اسلامی و جهاد و ارزش های اخلاقی برآمده ابراز خرسندی می‌کند اما باز هم تاکید می‌کند: ما به هنر بی درد و مدعیان آن اعتنایی نداریم... هنر به معنای حقیقی خویش جز در آیینه مصفای روح مومنین تجلی نخواهد یافت و جز هنر متعهد به اسلام، هرچه هست نه تنها هنر نیست بلکه عین بی‌هنری است.(از مقاله جنگ در آینه مصفای نقاشی متعهد).


مقالات «انفطار صورت» غالبا در طول سال‌های 1368 تا 1371 در مجله «سوره» نگاشته شده است و با عناوین «گرافیک و تحولات تاریخی»، «گرافیک و انقلاب اسلامی»، «زبان گرافیک و سمبل‌هایش»، «جنگ در آینه مصفای نقاشی متعهد»، «انفطار صورت»، «نقاشی برای نقاشی» به همراه «یادداشت‌های ناتمام» در کتاب گنجانده شده است.

«انفطار صورت» زمستان 87 توسط نشر ساقی در 108 صفحه و با قیمت 22000 ریال منتشر شد و دیگر تجدید چاپ نشده است.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...