به گزارش مهر، به نقل از آسوشیتدپرس، یک مقاله درباره غذای بریتانیایی نوشته جورج اورول بیش از 70 سال پیش از سوی شورای فرهنگی بریتانیا رد شد و امروز این شورا برای این کار به صورت رسمی از نویسنده مشهور، عذرخواهی کرده است.

شورای فرهنگی بریتانیا اعلام کرد اعضای شورا آن زمان یکی از مقاله‌های جورج اورول را بدون مطالعه دقیق رد کردند و مانع انتشار آن شدند.

این موسسه فرهنگی پس از کشف نامه رد کردن مقاله که درباره غذای سنتی بریتانیا بود در آرشیو خود، با انتشار نامه‌ای رسمی از خالق «1984» و «مزرعه حیوانات» پوزش خواست.

این شورا سال 1946 از نویسنده خواسته بود تا برای حمایت از آشپزی در خانه در خارج از مرزهای بریتانیا، از آشپزی بریتانیایی دفاع کند؛ اما پس از خواندن مقاله، شورا تصمیم گرفت تا این مقاله را منتشر نکند.

اورول تحقیقی با عنوان «آشپزی بریتانیایی» نوشته بود، ولی اعضای شورای فرهنگی بریتانیا به دلیل نگرانی از تاثیر منفی انتقاد او از برخی غذاهای بریتانیایی بر خوانندگان خارجی و ایجاد این تصور که ممکن است شبهه کمبود موادغذایی در بریتانیا ایجاد شود، مانع انتشار مطلب شدند.

در نامه عذرخواهی شورای فرهنگی به دلیل ایجاد موقعیتی نابخردانه درباره مقاله اورول، با عنوان «آشپزی بریتانیایی» عذرخواهی شده و توضیح داده می شود که که با وجود یک یا دو نقد جزیی، این متن واقعا عالی بود.  

در مطلب اورول ویراستار از وی برای دستور درست کردن مارمالاد پرتقال به دلیل داشتن شکر و آب زیاد انتقاد کرده بود.

در این مطلب اورول از آشپزی سنتی بریتانیا دفاع کرده و این در حالی بود که او سال‌ها از کشورش دور بود.

اورول در مقاله‌اش نوشته بود: شاید غذاهای بریتانیایی ساده و کمی سبک و حتی کمی بدوی به نظر برسد اما یک حسن عالی دارد که کیفیت بالای خود را که بر استفاده هر چه بیشتر از موادغذایی تازه و محلی است حفظ کرده و استفاده از چربی حیوانی و شکر در آن یک اصل مهم است.

وی در تلاش خود برای معرفی عادت‌های غذایی بریتانیایی برای خوانندگان آن سوی آب‌ها، چنین توضیح می‌دهد: این رژیم غذایی کشوری شمالی و مرطوب است؛ جایی که خوردن کره در آن مطلوب است... در حالی که نوشیدنی‌های گرم قابل قبول هستند و در بیشتر ساعت‌های روز صرف می‌شوند و تمام ادویه‌ها و استفاده از برخی گیاهان تند مزه، مزه غذاها را گاهی عجیب و غریب می‌کند.

وی از سیر به عنوان چیزی ناشناخته یاد می‌کند و رستوران‌های ارزان بریتانیا را همیشه بد می‌خواند و یادآوری می‌کند که در رستوران‌های گران‌قیمت نیز غذاها و آشپزی تقریبا همیشه فرانسوی است.

او همچنین از قهوه بریتانیا انتقاد می‌کند و آن را نامطبوع می‌خواند و درباره چای نیز گفته که قضاوت در مورد آن دشوارتر است چون هر بریتانیایی برند محبوب خود و سبک دَم کردن خاص خود را دارد و در این موارد چندان اشتراک نظری وجود ندارد.

البته اورول در دفاع از غذاهای خوب بریتانیایی هم موارد بسیاری را نام برده است که شامل نان زعفرانی، کیک سیب‌زمینی، پودینگ استیک و راسته کبابی شده است. وی افروده است هر کس طعم این غذاها را نچشیده باشد نمی‌تواند منصفانه در مورد آشپزی بریتانیا قضاوت کند.

آلاسدیر دونالدسون، ویراستار ارشد شورای فرهنگی بریتانیا در ارزیابی اثر آقای اورول می گوید، این یک واقعیت است که هنر، موسیقی و دستاوردهای علمی بریتانیا بسیار معروف‌تر از آشپزی آن هستند ولی اورول در این اثر خود دفاع بسیار دقیق و درستی از آشپزی بریتانیا ارایه کرده است.

دونالدسون ‌افزوده است انتخاب موضوع آشپزی به این دلیل مطرح شد که غذا یکی از بهترین عوامل تبادل فرهنگ محسوب می‌شود.

متن کامل نامه شورای فرهنگی بریتانیا همراه یادداشت ویراستار متن آن زمان در اختیار عموم قرار گرفته است.

همچنین وب سایت شورا یکی از دستور غذاهای اورول را که شامل نان بریتانیایی ‌است منتشر کرده است.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...