برنده جایزه داستانی واو با اشاره به مراحل دریافت مجوز برای اثر خود گفت: با اینکه عده‌ای به من پیشنهاد دادند کتاب را به صورت زیرزمینی یا آنلاین و بدون مجوز چاپ کنم، نمی‌خواستم کتابم را غیرقانونی به بازار عرضه کنم.

به گزارش ایرنا، جایزه ادبی «واو» از سال ۱۳۸۲ توسط عده ای از منتقدان ادبی مستقل برگزار و به متفاوت‌ترین آثار ادبیات فارسی در فرم ساختاری، روایت و قصه‌پردازی منتشر شده در سال گذشته اهدا می شود. پانزدهمین دوره این جایزه که برگزیده خود را هفته گذشته (۶ مرداد) شناخت به رمان در عمق یک و نیم متری نوشته هانیه سلطان‌پور برای چیدمان روایی متفاوت، زبانی شاخص و فریبنده و نثری قابل تامل و در خور توجه، به عنوان بهترین رمان متفاوت در سال ١٣٩٦ رسید. البته به گفته فائزه شاکری دبیر این جایزه به دلیل شرایط خاص اقتصادی و تاکید بر اهدای هدیه نقدی به برگزیدگان و با توجه به تلاش جایزه برای یافتن حامی مالی و موفق نشدن در این حوزه، مراسم اهدای جایزه به تاخیر افتاده و امیدوار است برای دوره پیش رو محقق شود. احمد درخشان، بهرنگ بقایی، اکبر روزبهانی، سوسن عابدین و فائزه سیدشاکری داوران نهایی این جایزه بوده اند.

رمان در عمق یک و نیم متری اواخر سال ۹۶ منتشر شده و اولین اثر سلطانپور، نویسنده و خبرنگار متولد سال ۱۳۶۴ است.

سلطانپور در مورد آغاز داستان نویسی اش به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: من از نوجوانی داستان می نوشتم و حتی اول راهنمایی که بودم در منطقه ۱۴ تهران در مسابقات داستان نویسی رتبه اول را کسب کردم؛ بعدها نوشتن را با وبلاگ‌نویسی ادامه دادم. اولین داستان من یک رمان طولانی است که بیش از ۱۰ سال قبل نوشته بودم و برای چند ناشر بردم که قبول نکردند. چون از من می پرسیدند نوشتن را کجا یاد گرفتی یا استادت چه کسی بوده است.

نمی خواستم مسیر دیگری غیر از چاپ قانونی کتاب را بروم
سلطانپور در مورد اینکه چرا راضی به نشر کتاب به صورت زیرزمینی یا در سایت ها نمی شود، توضیح داد: نمی خواستم مسیر دیگری را جایگزین مسیر اصلی چاپ کتاب کنم، می خواستم فقط از راه قانونی و توسط همین ناشر کتاب چاپ شود. می خواستم کتابم در کشور خودم چاپ شود، به نظر من باید در برابر بعضی سیاست های سلیقه ای مقاومت کنیم شاید حتی روند اجرای قانون درست شد. ضمنا برای من که تازه کار هستم ترجیح می دهم کتابم اول به صورت سنتی و چاپی به بازار بیاید و بعد در قالب هایی مانند صوتی و آنلاین.

وی در مورد اینکه آیا کتاب دیگری هم در حال نشر دارد، گفت: کتاب دوم در دست انتشارات چشمه است، این کتاب هم یک بار غیرمجاز اعلام شد و بعد از نامه نگاری گفتند بخش هایی را باید حذف کنید که اگر این کار را بکنیم کل مسیر داستان تغییر می کند. یک کتاب دیگر هم داشتم که بعد از در عمیق یک و نیم متری برای ناشرهای مختلف بردم و قبول نکردند ولی نشر افراز اخیرا گفت که چاپ می کند.

جوایز ادبی هم نویسنده و هم خواننده را سر ذوق می آورد
نویسنده کتاب در عمق یک و نیم متری در مورد اهمیت دریافت جوایز ادبی و گرفتن جایزه واو برای نویسنده ها گفت: دریافت این جوایز از جهات مختلفی خوب است، ضمن اینکه همین چند روزه افراد مختلفی از من پرسیدند کتاب در چه موردی است و می خواهند آن را بخرند. جایزه ها یا جشنواره های ادبی موجب اشتیاق در مخاطب می شود که همین اشتیاق به نویسنده نیز سرایت می کند؛ به ویژه که رسانه های دیداری و شنیداری به شکل خاص به اخبار کتاب توجه نمی کنند و اخبار جوایز ادبی با استقبال بیشتری روبرو می شود.

سلطانپور در مورد اثر دوستی و ارتباط با نویسنده های مطرح و حضور در کلاس های داستان نویسی در پذیرش اثر توسط ناشران گفت: تا حدی موثر است و می توان گفت کار فرهنگی مقداری رابطه ای شده است. البته شاید یک فرد کلاس داستان نویسی برود و با داشتن آشنایی کتابش چاپ شود ولی حتما نویسنده بااستعدادی نخواهد بود، کسی که می خواهد نویسندگی را شروع کند باید کتاب های ایرانی و خارجی را بخواند و برای هدایت استعداد و نظم دادن به ذهن و کارش می تواند کلاس هم برود و از مسیر کارگاه ها و کلاس های داستان نویسی وارد شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...