به گزارش مهر، رمان ایرانی «استخوان» نوشته علی‌اکبر حیدری توسط نشر چشمه منتشر شد.

این کتاب چهارمین عنوان مجموعه «کتاب‌های قفسه سیاه» است. کتاب‌های این مجموعه پلیسی، جنایی و نوآر هستند. «استخوان» سومین کتاب و دومین رمان نویسنده‌اش است.

استخوان علی اکبر حیدری

رمان «تپه خرگوش» و مجموعه‌داستان «بوی غیر داغ» دو اثر داستانی هستند که این نویسنده، پیش از «استخوان» نوشته و منتشر کرده است. داستان این رمان درباره مرد جوانی است که در گذشته کاری کرده و به دلیل انجام آن، از شهری مرزی آمده و در خانه آشنایان خود مخفی شده است. او پنهان شده تا در فرصتی مناسب فرار کند اما در مدت مخفی‌بودنش متوجه می‌شود اتفاقاتی در زیرزمینی که در آن مخفی شده، در حال رخ دادن است که بر هول و هراسش می‌افزاید.

هراس، تنهایی و کشف خشونت از جمله مفاهیم مهم رمان «استخوان» هستند. رمز و راز و خونی که ظاهراً در گذشته ریخته شده هم در کنار مفاهیم یادشده، به پرداخت داستان این رمان کمک کرده‌اند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

مرجان کلنگ‌به‌دست پرید توی قبر. کاوه به خود آمد. مرجان اولین ضربه را جانانه فرود آورد. کاوه پاها را از توی قبر جمع کرد. دیده بود سربازهای ناشی پای همدیگر را ناکار کرده بودند هنگام کندن سنگر. مرجان پشت سر هم کنگ را پایین می‌آورد. به همین زودی نیمی از قبر را کلنگ زده بود. کاوه از آن سر گودال شروع کرد به بیرون ریختن خاک‌ها. سرِ بیل خورد به ریشه درختی. خم شد و با دست خاک‌های کنار ریشه را بیرون ریخت. نمی‌خواست ریشه را زخمی کند. هرچه پایین‌تر می‌رفتند، ریشه‌ها بیش‌تر می‌شد. هر دو زانو زده بودند، پشت‌به‌پشت هم و خاک‌ها را بیرون می‌ریختند، مرجان با بیلچه و کاوه با دست‌ها. خاک نرمِ نرم بود. ناگهان مرجان پشت داد به پشتش. می‌توانست نفس‌نفس زدنش را حس کند.
«پیدا شد.»
کاوه چرخید. مرجان بلند شد، حیران ایستاد وسط گودال که تا بالای کمرش گود شده بود. کاوه چاردست‌وپا رفت آن سر قبر. سر استخوانی از خاک بیرون زده بود. مرجان دست‌هاش را تکاند و چندبار مالید روی دامنش. پا گذاشت بیرون گودال و همان‌جا نشست. کف دست‌ها را مالید روی خاک و دوباره با لباسش پاک کرد. گریه‌اش گرفت. انگار آتشفشانی که سرریز کند، ناگهان با صدای بلند و از ته دل زار زد.

این کتاب با ۱۸۶ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...