کتاب «به تو نگاه می‌کنم» با محوریت زندگی دختر جوانی که در پی معرفی هنرش در حوزه موسیقی است و در این مسیر دچار تعارضاتی می‌شود، روانه بازار کتاب شد.

به گزارش  خبرآنلاین، ادبیات اجتماعی به ویژه با نگاهی به مخاطبان جوان دختر آن، در ایران فراز و فرودهای زیادی را از سرگذرانده است. از آثار همه‌خوان دهه هفتاد تا ترجمه‌های رنگارنگ دهه نود که هر یک به نوعی در تلاش بوده است تا این قشر از مخاطبان ادبیات و کتاب در ایران را به سوی خود جذب کند و حرفی تازه و یا تکراری اما با پوششی نو را برای آنها روایت کند. در این میان آثار ایرانی به طور عمده زمانی توانسته‌اند مخاطب را به سوی خود جلب کنند که حرفی از بطن و دل زمانه جاری در زندگی مخاطبانشان را برای آنها بازگو کرده باشند. نگاهی به فهرست آثار داستانی پرفروش تألیفی در هر سال به خوبی مؤید این مساله است.

داستان بلند «به تو نگاه می‌کنم» اثر مهشاد صدرعاملی نیز با همین رویکرد و نگاهی به برخی از مهمترین دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های مخاطبان هدف این اثر یعنی دختران جوان تألیف شده است.

«به تو نگاه می‌کنم» داستانی با محوریت دختر جوانی است که سودای معرفی هنر خود در قالب موسیقی را دارد و برای این کار سعی دارد تا در گروهی به تمرین و اجرای موسیقی بپردازد، اما در دل همین همکاری است که به برخی از تعارض‌های خود با جامعه هم‌نسلان خود پی می‌برد. متوجه می‌شود که زیست و زندگی تنها با پسند و سلیقه و فکر او در محیط اجتماعی پیرامون او میسر نیست و نمی‌تواند نسبت به فعل و انفعالات سایر هم‌نسلان خود در زندگی اجتماعی‌اش که در واکنش به رفتارهای او شکل می‌گیرد بی‌تفاوت باشد.

این کتاب از منظر هدف‌گذاری، شناخت مسئله و طرح داستان اثری هوشمندانه است و ادبیاتی را برای طرح این مسئله به کار می‌بنند که نشان از هوشمندی و توجه ویژه نویسنده آن به نسلی دارد که از آن روایت می‌کند. صدرعاملی در این اثر خود را نویسنده‌ای هوشمند، مطلع و آشنا به موقعیت روایت معرفی می‌کند و در بیان داستانی خود نیز چه در شخصیت‌پردازی و چه در توصیف موقعیت و نیز استفاده از الفاظ و کلمات خود را در مقام یک نویسنده آشنا با اقتضائات سنی مخاطب معرفی می‌کند.

داستان بلند «به تو نگاه می‌کنم» همچنین در روایت خود از تکنیک ایجاز و استفاده از فصول کوتاه برای روایت بهره برده است که باعث می‌شود مخاطب در مواجهه با این اثر احساس همذات‌پنداری بیشتری داشته باشد.

کتاب نیستان «به تو نگاه می‌کنم» را در ۸۸ صفحه با قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...