• 26 اسفند 1384

    گونتر-گراس

    گراس تحت تأثیر تربیت کاتولیکی مادر، به خدمت در کلیسا مشغول شد. در پانزده سالگی برای گریز از محیط تنگ و فقیرانه خانوادگی، خدمت در ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفت و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانه اس‌اس - فروندبرگ فرا خوانده شد... به تحصیل در رشته پیکرتراشی و قلم‌سیاه پرداخت... سالها عضو حزب سوسیال ‌دموکرات آلمان بود. ...

Loading
گراس برای تک‌تک سال‌های یک قرن، داستانی به وجود آورده است... از اتفاقات بزرگ و گاه رویدادهای به نظر بی‌اهمیت تا تحولات فنی و اکتشافات علم و تکنولوژی، خودبزرگ‌بینی انسان‌ها، شکنجه و کشتار و در نهایت، شروع‌های دوباره... طوری به جنگ جهانی نگاه می‌کنند که انگار دارند درباره یک بازی فوتبال حرف می‌زنند...دلسردی چپ‌ها از تئودور آدورنو، تیراندازی به رودی دوچکه، محرک جنبش دانشجویی آلمان، ملاقات پل سلان و مارتین هایدگر ...
در این سه مجلد سی نویسنده مطرح از نسل‌ها و دوره‌ها و کشورهای مختلف از شیوه کار و زندگی خود سخن گفته‌اند و از اینکه چطور زندگی می‌کنند و می‌اندیشند، چه می‌خوانند، از چه تأثیر می‌گیرند و تلقی‌شان از ادبیات و نوشتن چیست و به جهان، زندگی و آدم‌ها، تاریخ، جامعه و سیاست و کلا آنچه پیرامونشان رخ داده و رخ می‌دهد چطور می‌نگرند... کارور، مارکز، کوندرا، فاکنر، اکو و... ...
خوشبختانه مادرم دروغ های مرا خیلی دوست داشت. من به او قول های حیرت انگیز می‌دادم. به من می گفت، تو الان داری داستان های حیرت انگیزی درباره سفر آینده مان به ناپل برایم تعریف می کنی و از این حرف ها... من از سنین خیلی کم نوشتن دروغ هایم را شروع کردم. و همچنان به این کار ادامه داده ام! ... گونتر گراس با وجودی که یکی از برندگان نوبل ادبیات بود؛ اما ورودش به اسرائیل "ممنوع"بود. ...
مکان حادثه زمان حال است؛ و موضوع اثر، سرگذشت خوراک ما از عصر حجر تا به امروز... کتاب آشپزی، در برابر پوچی افسانه پهلوانی مردان، تنها کتاب موثق تاریخ است... شجره‌نامه‌ای مربوط به آشپزی از طریق نه چهره زنانه درمی‌آمیزد که هرکدام با یکی از دوره‌های تاریخ، از عصر حجر و دوران قرون وسطا و باروک و عصر انقلاب و صنعت و جز آن تا به امروز، منطبق است ...
از کودکی همواره مترسک می‌سازد؛ بازیِ در ابتدا کودکانه‌ی او نیز، همانطور که در مورد اسکار و طبلش روی داد، بسیار زود به هنر تبدیل می‌شود،..معرف «آن دسته از آرمان‌گرایی آلمانی است که در فاصله زمانی بسیار کوتاهی –و بی‌هیچ نشانی از فرصت‌طلبی - پی در پی کمونیسم و ناسیونال سوسیالیسم و مذهب کاتولیک و سرانجام مسلک ضدفاشیستی را نظریه‌ای نجات‌بخش می‌یابند. ...
اسکار ماتسرات زندگی خود را از روز تولد تا بستری شدن در آسایشگاه روانی، که تا به امروز در آن اقامت دارد، ترسیم می‌­کند... برخلاف ناهنجاری جسمانی، خصوصیتی خیال­‌انگیز به او اعطا شده است که از مرحله جنینی دارای پختگی کامل فکری باشد... رابطه‌­اش با دیگران به تمامی مبتنی بر طبل زدن «کودکانه»ای است که در آن استاد است... سی سال تاریخ آلمان بر طبل حافظه توصیف شده است. ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...