انگلیس، قزاق‌خانه و رضا | اعتماد


موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی به مناسبت صدمین سالگرد کودتای سوم اسفند 1299ش، دست به خوانشی تازه از زندگی مهره نظامی کودتا و سرسلسله دودمان سلطنتی بعدی، رضا پهلوی، زده است. «رضانام تا رضاخان: زندگی‌نامه رضا شاه پهلوی از 1256تا 1299» عنوان کتابی به قلم هدایت‌الله بهبودی است که به حیات سیاسی و اجتماعی رضا پهلوی از بدو تولد تا کودتای سوم اسفند 1299 پرداخته است. درکتاب علاوه بر زندگی رضانام- رضاخان بعدی- تا حدی زمانه او هم مورد بحث و نظر قرار گرفته است.

رضانام تا رضاخان: زندگی‌نامه رضا شاه پهلوی از 1256تا 1299 هدایت‌الله بهبودی

تاریخ معاصر ایران مشحون از رخدادها و تحولاتی است که روندهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را دستخوش تغییر کرده است. جنگ‌های ایران و روس، انقلاب مشروطه، کودتای مرداد 1332 و انقلاب اسلامی شماری از این تحولات تاریخ‌ساز است که روندهای پیش از خود را دستخوش دگرگونی کرده است. در میان این تحولات اما کودتای سوم اسفند 1299 موسوم به «کودتای سیاه» نقشی کلیدی در آینده ایران برجای گذاشت. مقدمات تغییر سلطنت از همین واقعه رقم خورد، دولت دست‌نشانده برای نخستین ‌بار در تاریخ ایران ظهور یافت و روند اجتماعی و فرهنگی جامعه سنتی ایران به ‌کلی متحول شد. به همین سبب است که رضاخان پهلوی به ‌طور عام و واقعه کودتای سوم اسفند به ‌طور خاص حائز اهمیت فراوانی است و باید مورد توجه قرار گیرد. با کودتای 1299 در یکصد سال پیش، تاریخ معاصر ایران وارد مرحله تازه‌ای شد. یک افسر ناشناس قزاق به نام رضاخان،که در میان هم‌قطارانش به رضا ماکسیم مشهور بود، زمام امور را به دست گرفت و 4 سال بعد بر تخت پادشاهی ایران تکیه زد و «رضاشاه پهلوی» شد. رضاشاه پهلوی سرگذشتی بس خواندنی و عبرت‌آموز دارد. او را ماموران انگلیسی در ایران «نشان» کرده بودند و با برنامه‌ریزی همان‌ها به قدرت رسید.

به قدرت رسیدن او برای ایران فاجعه بود. با رضاشاه مشروطیت در ایران برچیده و استبداد مجددا بازسازی شد. این پرسش همواره در حافظه تاریخ مردمی این سرزمین مطرح است که چرا روشنفکران پس از منحرف ‌کردن انقلاب مشروطه و تبدیل آن به بحران مشروطیت، چاره کار را در استبداد منور دیدند. این استبداد حاصلش جز تباهی و فساد و اختناق و از میان رفتن امنیت فردی و اجتماعی چیزی نبود. بیش از 4 سال سلطه غیررسمی یک نظامی پس از کودتا و سپس 16سال سلطنت او، جان و مال و امنیت تمام مردم ایران را به خطر انداخت و کسی را یارای نفس کشیدن نبود، حتی حلقه یاران اولیه‌اش نیز شامل این قتل‌ها و تعرض‌ها شدند. به باور نویسنده از خطا و خیانت غرب‌زدگان عصر مشروطه و رضاخان شگفت انگیزتر، تلاش و هیاهوی فراوان این روزگار در فضای مجازی در سایه سنگین ابرهای سیاه اغفال از سوی برخی که بی‌سند ادعا می‌کنند و نامعتبر می‌نویسند و از سر لجاجت سعی دارند رضاشاه را قهرمان ملی جا بزنند!

نویسنده در کتاب 396 صفحه‌ای خود کوشیده است شخص رضاخان را با نگاه به 3 دایره متحدالمرکز، «انگلیس، قزاق‌خانه و رضا» بنویسد. دایره اول با شعاع بزرگ‌تر، دولت انگلیس است. انگلیس پیروز جنگ برای استقرار نفوذ و تامین منافع سیاسی اقتصادی خود در شمال آفریقا و غرب آسیا به تناسب شرایط هر کشور سیاستی پیش گرفت. این شرایط در ایران با جلوگیری از نفوذ کمونیسم همراه شد. دایره دوم با شعاع بزرگ، قزاق‌خانه، محل کار رضاخان است. او از 12 سالگی وارد این سازمان نظامی شد و در فراز و فرود آن نقش پذیرفت. قزاق‌خانه محل توجه دولت انگلیس برای پیاده کردن راهبرد اصلی‌اش در ایران، تاسیس قشون متحد‌الشکل، بود. دایره سوم با شعاع کوچک‌تر، رضانامه و در دو دهه بعد رضاخان است. اگر زندگی رضاشاه پهلوی به 3 دوره اصلی، الف - تولد تا کودتای 1299، ب- کودتا تا پادشاهی، پ- پادشاهی تا سقوط بخش‌پذیر باشد، این کتاب شامل دوره اول یعنی 1256 تا 1299ش است.

آثار انقلاب اکتبر روسیه بر ایران، پایان جنگ جهانی اول، قرارداد 1919، ارتقای بریگاد قزاق به دیویزیون، سرازیری مستشاران نظامی و مالی بریتانیا به ایران، استحاله قزاق‌خانه روسی به انگلیسی و سیاست انگلستان در ایران بین دو جنگ جهانی از موضوعات اشاره شده در این کتاب است. همچنین،علاوه بر زندگی رضانام، رضاخان بعدی تا حدی زمانه او هم مورد بحث و نظر قرار می‌گیرد.
نویسنده در این اثر با زاویه کمتر شناخته شده‌ای به زندگی پیش از سلطنت پهلوی اول می‌پردازد. برای نگارش این کتاب، صد‌ها سند انگلیسی و آثار و کتاب‌های مهجوری مثل کتابی از یک فرمانده روس ترجمه شده و مورد استفاده قرار گرفته است. پس از آن چگونگی برکشیدن رضا خان را بیان می‌کند. برکشیدنی که در سوم اسفند 1299 پایان می‌یابد. در این اثر تاحدی درباره زمانه رضاخان بحث می‌شود. از آثار انقلاب اکتبر روسیه بر ایران، پایان جنگ جهانی اول، قرارداد 1919، ارتقای بریگاد قزاق به دیویزیون، سرازیری مستشاران نظامی و مالی بریتانیا برایران، استحاله قزاق‌خانه روسی به انگلیسی و سیاست انگلستان در ایران بین دو جنگ جهانی سخن به میان آمده است. پایان بخش این کتاب 396 صفحه‌ای، چاپ 41 تصویر از چهره‌های این دوره تاریخی است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...