کتاب «کوچک و سخت» [Little labors] شامل جستارها،‌ خاطره‌پردازی‌ها و یادداشت‌های کوتاه و بلند ریوکا گالچن [Rivka Galchen] با ترجمه رویا پورآذر و توسط نشر اطراف منتشر شد.

کوچک و سخت» [Little labors] ریوکا گالچن [Rivka Galchen]

به گزارش کتاب نیوز، «کوچک و سخت» درباره ادبیات و مادری‌ست اما مخاطبان آن تنها مادران و زنان نیستند. سبک نوشتاری گالچن را به سبب هزارتوهای ساختاری‌اش به سبک متمایز آثار کافکا و بورخس تشبیه کرده‌اند.

ناشر در توضیح کتاب آورده است: این کتاب که به‌ظاهر مجموعه‌ای از نوشته‌های پراکنده‌ی زنی‌ در ماه‌های نخست پس از زایمان است، مشاهدات دقیق، پرطعنه و گاه تأثرانگیز ریوکا گالچن درباره‌ی شیرینی‌ها و تلخی‌های تجربه‌های نویسنده‌ای را در خود جای داده که از دنیای مأنوس قبلی‌اش کنده شده و همه‌چیز را از پشت لنز بچه‌داری نگاه می‌کند. بخش‌های گاه کوتاه و گاه بلند این کتاب حاصل ژرف‌اندیشی‌های نویسنده‌ای است که با نگاه به فیلم‌ها، قصه‌ها و رمان‌های آشنا، افسانه‌هایی از ادبیات ژاپن، روابط پنهان گفتمان قدرت و مسائل روزمره‌ی زندگی معاصر از تجربه‌ی مادری آشنایی‌زدایی می‌کند. کوچک و سخت بی‌محابا سخنان به زبان‌نیامده‌ی همه‌ی مادرانی را می‌گوید که در هیاهوها و سکوت‌های زندگیِ مادرانه با دل‌مشغولی‌های دیگرشان دست‌وپنجه نرم می‌کنند و البته زبان حال بسیاری از زنان و مردانی‌ست که به ضرورت‌های زندگی خانوادگی، از بعضی علایق‌ و دغدغه‌های مهم‌شان دور می‌مانند.

ریوکا گالچن نویسنده‌ی کانادایی‌ـ‌آمریکایی، متولد ۱۹۷۶ در تورنتوی کاناداست. اولین رمانش، تلاطم جوّی، را در مه ۲۰۰۸ منتشر کرد؛ کتابی که تحسین منتقدان را برانگیخت و نامزد جوایز ادبی متعددی شد. سال ۲۰۱۰ نیویورکر نام ریوکا گالچن را در فهرست «بیست‌ نویسنده‌ی برتر زیر چهل‌سال» قرار داد و مجموعه‌‌ی داستان‌های کوتاهش: «نوآوری‌های آمریکایی» در سال ۲۰۱۴ با استقبال خوانندگان و منتقدان روبه‌رو شد.

در بخشی از کتاب می خوانیم:
«خیلی روزها حس می‌کنم بچه یک‌جور داروست. اما چه دارویی؟ یک روز به این نتیجه می‌رسم که افیون است: مرا با احساس عمیق خوشبختی پر می‌کند، احساسی که به هیچ دستاورد یا ویژگی ذاتی ربط ندارد و به قدری کیف‌آور است که حاضرم در جستجوی دائمی آن حس، زندگی‌ام کاملا به هم بریزد. بعضی روزها هم بچه مرا یاد نوع و میزان هورمون‌ها و نوروترانسمیترها می‌اندازد. یاد مادر دوقلوها می‌افتم که به من گفت بی‌تردید عاشق دخترهایش است اما یک روز بعد از ظهر دیده دارد به آن زنی که پنج بچه‌ی خودش را در آب خفه کرده فکر می‌کند و دارد آن زن را خوب می‌فهمد.»

دکتر رویا پورآذر، مترجم این اثر، سرویراستار و دبیر ترجمه‌ی نشر اطراف است و در پیشینه‌ی کاری‌‌‌اش ترجمه‌ی کتاب‌های «تخیل مکالمه‌‌ای» اثر میخائیل باختین و «شکسپیر و کارناوال پس از باختین» اثر رونالد نولز به چشم می‌خورد.

«کوچک و سخت» در 144 صفحه و با قیمت 29هزار تومان توسط نشر اطراف منتشر شده است. 

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...