تلاش برای برقراری عدالت | الف


رمان کوتاه «محاکمه خوک» [Le procès du cochon] تنها اثری از نویسنده‌ی جوان فرانسوی، اسکار کوپ فان [Oscar Coop-Phane] است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است. او پیش از این کتاب، آثاری همچون «هتل زنیت»، «فردا برلین» و «اکتبر» و پس از «محاکمه خوک» نیز رمان متأخرش با عنوان «جویدن غبار» را در کارنامه‌اش دارد. از میان آثارش، «هتل زنیت» برنده‌ی جایزه‌ی فلور 2012 شده است که جايزه‌ای است 6 هزار يورويی و هر سال به بهترين نويسنده‌ی جوان فرانسوی اهدا می‌شود.

محاکمه خوک» [Le procès du cochon]  اسکار کوپ فان [Oscar Coop-Phane]

کتاب «محاکمه خوک» از نظر ساختاری به چهار بخش اصلی با عنوان‌های «بخش اول: جنایت»، «بخش دوم: دادرسی»، «بخش سوم: انتظار» و «بخش چهارم: شکنجه» تقسیم شده است. این چهار بخش را «مقدمه‌ی مترجم» و قسمتی با عنوان «مؤخره: بازی کورها» همراهی می‌کنند. مترجم در جایی از مقدمه به تحقیقات نویسنده در زمینه‌ی سابقه‌ی تشکیل دادگاه‌هایی برای حیوانات در قرون 13 تا 18 میلادی اشاره می‌کند و تم پررنگ و درون‌مایه‌ی اصلی کتاب را از قول نویسنده این طور بیان می‌کند: «محاکمه‌ی حیوانات دقیقاً شبیه همان چیزی بوده که در دادگاه انسان‌ها نیز می‌گذشته و حیوانِ متهم با وکیل مدافعش در برابر قاضی، دادستان، اعضای هیئت منصفه و حضار حاضر می‌شده است. او می‌گوید که می‌خواسته وحشی‌گریِ آن سیستم قضایی را روایت کند و به همین دلیل در این کتابِ کم‌حجم سراغ چنین سوژه‌ی عجیب اما جسورانه‌ای رفته تا به بخشی از تاریخ سیاه بشریت نور بتاباند.»

در «بخش اول: جنایت»، کل ماجرای وقوع جرمی که یک خوک مرتکب شده است، روایت می‌شود؛ روایتی سرراست و خطی با جزئیاتی که مختصر اما به اندازه‌ی کافی پرداخت شده‌اند. «بخش دوم: دادرسی» در قالب نمایش‌نامه‌ای با جزئیات بسیار نوشته شده است. نکات دقیق و ظریفی از صحنه‌پردازی و طراحی لباس و حتی میزانسن که درخور نمایشی تمام عیار است، در نگارش این بخش به چشم می‌آیند. راوی در ابتدا صحنه‌ی این تئاتر تراژیک را این طور توصیف می‌کند: «سالن بزرگ، دیوارهای چوبی، نور مات و کدر، بوی نامطبوع، لباس‌های رسمی پرزرق و برق، هیچ موسیقی‌ای شنیده نمی‌شود، دادگاهی معمولی» شخصیت‌های این نمایش عجیب اما واقع‌نمایانه نیز به این شرح معرفی می‌شوند: لُپ‌خور در محاصره‌ی چند ژاندارم، وکیلش- هکتور باربن، مادر، پدر، وکیل‌شان-ادمون تِرنیه، اعضای هیئت منصفه (شش نفر)، دادیار، رئیس و دو دستیارش، منشی دادگاه، مأمور اجرا، سرپرست تحقیق، کارشناسان، شاهدان و حضار. از میان فهرست پرتفصیل بازیگران، متهم، خوکی که مردم به آن لقب لُپ‌خور داده‌اند، پدر و مادر پیش از این معرفی شده‌اند و حتی با تکیه بر روایت رفتار و اعمال‌شان گاه از سوی راوی، مورد قضاوت‌هایی روان‌شناسانه نیز قرار گرفته‌اند: «شخص مهمی شده بود. اسمش زمزمه نمی‌شد مگر اینکه بخواهند خوبی‌اش را بگویند. واقعاً زن عجیبی بود! قد راست کردن از چنین ضربه‌ای! او قهرمان بود و قدیسه. در کلیسا جایی به افتخارش نگه می‌داشتند؛ آن هم برای او که دیگر یک سو هم اعانه پرداخت نکرده بود. او را شخصیتی شریف می‌دیدند. چهره‌های غمزده احترام بر می‌انگیزند. این ملاحظات تأثیر خوبی بر او می‌گذاشت. با بازی کردن نقش بانوی بزرگوار دردهایش را فراموش می‌کرد. با ظرافت خیال می‌کرد باید لباس سیاه بپوشد. دیگر به گیسوانش دست نمی‌زد. روسری‌اش را مرتب می‌کرد.»

در «بخش سوم: انتظار»، در حالی که زمان سپری می‌شود و گویی مخاطب در انتظار اعلام و اجرای حکم است، سایر بازیگران نمایشِ قبل، با ذکر پیشینه‌ی زندگی، شرح احوال کنونی، بیان آرزوها و خواست‌ها و نیازهای‌شان معرفی می‌شوند. وکیل، مأمور اجرای حکم و حتی کشیشی که آخرین اعترافات و بیانات متهم را قبل از اجرای حکم، می‌شنود، نه تنها شخصیت‌هایی فرعی و حاشیه‌ای نیستند که تنها بر اساس نیاز نمایش‌نامه و برای تکمیل بافت دادگاه خلق شده باشند، بلکه بازیگرانی هستند که افکار و اعمال و رفتارهای‌شان و حتی نوع نگاه‌شان به زندگی است که صحنه‌ی نمایش را به پیش برده و حکم نهایی به نوعی برایند حضور همین افراد بوده است. «بخش چهارم: شکنجه» با سبک روایت بخش اول، ادامه‌ی ماجرا را بازگو می‌کند. ماجرایی که از خط‌های آغازین داستان، سرانجامی قابل پیش‌بینی دارد.

در بخش «مؤخره: بازی کورها»، داستان کوتاهی روایت می‌شود که گویی خود پیرنگ رمانی دیگر است. رمانی با درون‌مایه‌ی ظلم و بی عدالتیِ نهفته در همه‌ی نمایش‌های برقراری عدالت. موضوعات پنهان در لایه‌های تمثیلی داستان «محاکمه‌ی خوک» گویی این جا یک بار دیگر، بی‌پرده‌تر و خلاصه‌وار بیان می‌شوند: فرآیندهای برنامه‌ریزی شده‌ی بشری در راستای برقراری نظم و عدالت و سامان دادن به انواع روابط انسانی، خود صحنه‌های نمایشی برای سرگرم کردن و سرگرم شدن هستند یا بازیچه‌‌هایی که از سوی برخی از بازی‌کنندگان برای لذت‌جویی بی حد و مرز و بیمارگونه طراحی شده‌اند. در این مؤخره و در کل کتاب با داستانی مواجه‌ایم که بر خلاف پرداختن به بسیاری از جزئیات دیگر، عامدانه اشاره‌ای به زمان و مکان روایت ندارد. گویی «محاکمه‌ی خوک» روایت همیشه حاضری از بی‌عدالتی‌های سیستماتیک و طراحی‌شده است که در هر بستری از جغرافیا و در هر زمانی از تاریخ ممکن و محتمل است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...