اوهایو؛ از شروود اندرسون تا دونالد ری‌پولاک | آرمان ملی


اولین کتاب پولاک که مجموعه‌داستانی است به نام «ناکمستیف»: داستان‌های اوهایو [Knockemstiff] با نقل‌قولی از دون پاول (طنزنویس) آغاز می‌شود: «همه‌ آمریکایی‌ها اوهایویی‌اند، اگر شده کمی.» حال وقتی حرف از اوهایویی به میان می‌آید که وطن پولاک [Donald Ray Pollock] است و آن صحنه‌پردازی‌های دوزخی هجده داستانش در کار است، دیگر نمی‌توان به آسانی ساکنان ساختگی کتاب را رها کرد. شخصیت‌های زیادی سعی دارند از ناکمستیف فرار کنند، اما ساعاتی بعد باز در خانه‌ اول هستند. اگر هم اتفاقی موفق به رهایی از این شهر شوند، معمولا فقط برای آن است که در حاشیه‌ای دوردست فنا شوند.

ناکمستیف: داستان‌های اوهایو [Knockemstiff] پولاک [Donald Ray Pollock]

نقشه‌ای که در کتاب «واینزبرگ، اوهایو» اثر شروود اندرسون می‌آید با ‌نقشه‌ای که در صفحات آغازین مجموعه‌ پولاک می‌آید فرق دارد. درحالی که اندرسون در نقشه به دفتر روزنامه محلی، حوضچه‌ها و آبشارهای بی‌صدا پرداخته، نقشه‌ پولاک زباله‌های شهر را نشان می‌دهد و خانه‌ یک شخصیت کُندذهن در کتاب به نام ویمپی را. اگرچه اوهایوی پولاک تاریک‌تر از اندرسون است، اما تنهایی چندلایه و ناامیدی در هردو اثر جاری است.



بچه‌های خوب ناکمستیف کم هستند، اما پولاک استعداد عجیبی در کشف آن پرده‌های عجیب‌و‌غریب و خیالی‌ای دارد که پشت نقاب رفتار بد شخصیت‌ها قرار گرفته است. او درست لحظه‌ای شخصیتش را به پیروزی اخلاقی نائل می‌کند که خواننده اصلا چنین انتظاری ندارد. مثلا بیگ برنی در داستان «من دوباره آغاز کردم» تمام‌قد به دفاع از فرزند معلول ذهنی خود در برابر طعنه‌های پسرهایی شنگول می‌پردازد و این رفتارش به ما انگیزه‌هایی کافی می‌دهد تا فراموش کنیم برنی همان جانوری است که به‌دنبال دختران زیر سن قانونی، شهر را گز می‌کند.
ممکن است وقتی برای اولین‌بار با این شخصیت‌های عمدا گروتسک روبه‌رو می‌شویم شُل دست بدهیم، ولی وقت خداحافظی، کاملا با آنها همدلی می‌کنیم. پولاک در این مجموعه چند شخصیت می‌سازد که نمادی شیطانی دارند و آنها با موفقیت موضوع را جلو می‌برند؛ دندان‌های مردم را بیرون می‌کشند، با همسران خود یا غریبه‌ها دعوا می‌کنند، بچه‌ها را اغوا می‌کنند و خلاصه همه را اذیت می‌کنند. از آنجا که این داستان‌ها به‌هم پیوند خورده‌اند، این احتمال وجود دارد که باز این افراد به درون داستان بازگردند.

جای تعجب نیست وقتی شخصیتی می‌خواهد از این شهر جدا شود، ما به‌عنوان خواننده برای او در شهر ریشه دوانده‌ایم و راضی به جدایی او نیستیم. دانیل، قهرمان نوجوان داستان «سرنوشت مو»، می‌خواهد ناكمستیف را ترک كند، چون پدرش مچش را گرفته و به‌عنوان مجازات، موهای بلند و بخشی از پوست سرش را با چاقوی قصاب کنده است. دانیل از دست پدرش فرار می‌کند، اما بدتر از آن در دام یک راننده کامیون و قرص‌های روان‌گردان می‌افتد.
به‌طور کلی داستان‌های پولاک به‌طرز ماهرانه‌ای گفته و بسته می شوند. شما می‌دانید که در دست‌های توانمند نویسنده‌ای نابغه‌گیر کرده‌اید که پایان‌بندی داستان‌‌هایش شما را انگشت به دهان رها می‌‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...