مجموعه داستان «غزل سیب» نوشته منیرالدین بیروتی از سوی نشر نیماژ به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

غزل سیب منیرالدین بیروتی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در معرفی کتاب آمده که «غزل سیب» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه منیرالدین بیروتی است که همه در دهه‌ی 90 نوشته شده‌اند یا سیر نوشتنشان به مرحله‌ی نهایی رسیده است. آن‌چنان که از اطلاعات انتهای هر داستان برمی‌آید، هرکدام از داستان‌های این مجموعه چندین‌بار بازنویسی شده‌اند، صیقل خورده‌اند و در نهایت تبدیل شده‌اند به کلّی منسجم و یک‌پارچه که از منظر کیفیت روایی و کیفیت زبانی مثال‌زدنی هستند.

در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم: «اما این روزها یک چیزی را خیلی خوب فهمیده‌ام امین که تمام دنیا و مافیهاش را هم اگر بهت بدهند به قیمت ولو یک نیمه اشکِ بچه‌ای معصوم به چی و چی قسم که نمی‌ارزد. نه. به عطرِ چایی بین‌مان قسم که نمی‌ارزد.
آخر دیگر چی مانده برامان که قسم بخوریم بهش؟
این روزها دیگر حتی نازک‌تر از گل هم بهش نمی‌گویم. همه‌ی دلخوشی‌م هم همین است. و خب به قولِ تو داریم آسته‌آسته راه می‌رویم که یک وقت گربه‌ای چیزی شاخی...»

منیرالدین بیروتی؛ رمان‌نویس و نویسنده، متولد سال 1349 در بغداد است. مجموعه داستان «فرشته»، رمانهای «ماهو»، «چهار درد»، مجموعه داستان «تک خشت»، رمان «سلام مترسک»، مجموعه داستان «دارند در می‌زنند»، رمان «بوی مار» و مجموعه داستان «آرام در سایه» از جمله آثار بیروتی به شمار می‌آیند.

مجموعه داستان «غزل سیب» نوشته منیرالدین بیروتی، در 98 صفحه، به قیمت 30 هزار تومان، در قطع رقعی و جلد شومیز، از سوی نشر نیماژ به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...