رضا امیرخانی در خصوص آخرین اثر خود گفت: رمان بیوتن سخت خوان و کاری تلخ است و انتظار عامه پسندی از آن نمی‌رود.

به گزارش مهر؛ جلسه نقد و بررسی کتاب بیوتن رضا امیرخانی ظهر امروز از سلسله نشست های ادبی قصه هشتم، با حضور نویسندگان و منتقدین خراسانی در تالار قدس حرم مطهر رضوی برگزار شد.

نویسنده رمان "من او" ابراز عقیده کرد: اثر هنرمند باید به گونه ای باشد که به ناچار از همه میوه های دنیا بخورد (اندیشه های بشری را جستجو کند) و محصول آن برای مردم و اثربخش برای همه باشد، این دستور روشنی است. من هم  به عنوان نویسنده، کاری جز عمل به این دستور نکردم.

وی در خصوص آخرین اثر خود توضیح داد: من اصول داستانی را خیلی نمی دانم اما سعی کرده ام که در بیان، صادقانه و بی طرف رفتار کنم.

امیرخانی ادامه داد: بیوتن متفاوت از سایر آثار من، کاری تلخ است و مهمترین شخصیت آن "خشی" است. شخصیتی که با همه آن ها سر و کار داشتیم که به ظواهر دین عمل می کنند اما بطن دین را درک نکرده اند. به اعتقاد من "خشی" شخصیت اصلی داستان است که خلق آن برایم بسیار دشوار بود.

نویسنده "ارمیا" با بیان اینکه نوشتن از امریکا و توصیف محله های نیویورک نیازمند ظرایف و استفاده از زبان های مختلف بدون دست انداز است، خاطرنشان کرد: استفاده از واژگان لاتین و عربی در متن کاری عامدانه بود زیرا باید فضایی را توصیف می کردم که متنوع تر و متکثرتر از ایران است.

وی با اشاره به واقعه 11 سپتامر و برخورد هواپیما به برج های بلند آمریکا، تصریح کرد: پس از این واقعه طرح ابتدایی رمان به کلی به هم ریخت. زیرا امریکا را چون غولی می پنداشتیم که ضربه پذیر نیست. بعد از این واقعه مرزبندی رمان کاملا تغییر کرد.

رضا امیرخانی با بیان اینکه "ارمیا" شخصیت داستان "بیوتن" قرار نبود شبیه قهرمان های هالیوودی (رمبو و راکی) باشد، افزود: ارمیا انسانی است که اجازه اشتباه و توبه دارد.

وی در خصوص تلفظ صحیح عنوان این کتاب گفت: برداشت های متفاوتی از نام "بیوتن" وجود دارد یکی به معنای ماده ای است که زیر ناخن وجود دارد، نام یکی از رگ های اصلی بدن است و دیگر همان بی وطن است که بدون "ط" نوشته شده، هدف این بود که معنای جدید و متفاوت را ارائه دهد، زیرا امروز مفهوم "وطن" تغییر کرده است.  

نویسنده رمان "بیوتن" با اشاره به بحث جدانویسی در اثر، خاطرنشان کرد: زبان فارسی بر خلاف زبان پویای عربی، در ساخت کلمات و اشتقاقات جدید فعال نیست. جدانویسی در رسم الخط اثر به دلیل پیچیده کردن واژگان و تامل بیشتر بر روی آن بوده است که معنا را عمیقتر می کند.

در این نشست نویسندگان و منتقدان مشهدی در خصوص این کتاب سخن گفته و نقاط ضعف و قدرت اثر را بیان کردند.

موضوع و محتوای داستان، کاربرد نماد و نشانه در آن، ایجاد تعلیق و کشش، زبان داستان، زاویه دید، اصل مرگ مولف، پیچیده بودن آن، یکدستی روایت و دیگر اصول و قواعد داستان نویسی دراین اثر مور بحث و بررسی قرار گرفت.

در این نشست علاوه بر ابراهیم زاهدی مطلق که به عنوان کارشناس جلسه، دعوت شده بود، علی مقدسی، زهره کهندل، علیرضا مهرداد و علی براتی کجوان، نقدهای مکتوب خود را ارائه دادند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...