گروه انتشاراتی هچت [Hachette Book Group] از لغو شدن برنامه انتشار کتاب خاطرات وودی آلن، فیلمساز آمریکایی برنده اسکار خبر داد.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از گاردین، در شرایطی که مدیران اشت قصد داشتند کتاب «بی‌خود و بی‌جهت» را ماه آینده میلادی روانه بازار کنند، اعتراض گسترده کارکنان دفتر مرکزی این شرکت در نیویورک باعث شد از تصمیم خود برگردند. کارمندان اشت در واکنش به رسوایی اخلاقی فیلمساز ۸۴ ساله نیویورکی به خیابان آمدند تا نشان دهند ارزش‌های اخلاقی برای آنها مهم‌تر از سود سرشار ناشی از انتشار یک کتاب جنجالی و احتمالا پرفروش است.

آلن در سال‌های اخیر به اتهام آزار جنسی دخترخوانده خود به شدت زیر فشار افکار عمومی بوده است. او با اینکه همچنان به کار ساختن فیلم ادامه می‌دهد اما برای نمایش دادن آثارش به مشکل خورده و قراردادهای همکاری‌اش با شرکت‌های فیلمسازی لغو شده است. آلن را می‌توان از بزرگ‌ترین قربانیان جنبش MeToo دانست که برای احقاق حق زنان آزاردیده هالیوودی راه افتاد و پای برخی بازیگران و فیلمسازان بزرگ را به رسوایی‌های اخلاقی و جنسی باز کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...