تازه‌ترین کتاب اپرا وینفری مجری و بازیگر مشهور آمریکایی و برنده جایزه اسکار به فارسی ترجمه و از سوی انتشارات علمی منتشر شد.

به گزارش مهر، طبق گفته‌های اپرا وینفری «شغل واقعی در زندگی این است که هرچه سریعتر، هدفتان را پیدا کنید، خودتان را پیدا کنید و به ندای درون گوش کنید» سفر از همین جا شروع می‌شود.

اپرا، در جدیدترین کتابش «راه نمایان شد» آن چیزی را به اشتراک می‌گذارد که آغاز کننده بینشی عمیق از خود است و ارائه‌کننده چارچوبی برای خلق زندگی پر از موفقیت و پر از اهمیت است. ۱۰‌ فصل این کتاب به نوعی تنظیم شده‌اند تا به طی مراحل مهم زندگی در مسیر خودشناسی کمک کنند. تا چیزی که حقیقتا برای کسب خشنودی شخصی لازم است را بیابند.

اپرا هر فصل را با داستان‌هایی از مهم‌ترین درس‌هایی که از زندگی خودش گرفته شروع می‌کند. داستان‌هایی شخصی که به او در جهت ساخت بهترین زندگی کمک کرده است. او سپس دانش و بینش افراد مختلف را از تمام حوزه‌ها جمع‌آوری کرده تا به خواننده الهام ببخشد و بفهماند که باید در دنیا چه کنند و چگونه آن را با عشق و تمرکز دنبال کنند. «راه نمایان شد» کتابی است که به خواننده منبعی بسیار زیبا برای دستیابی به زندگی هدفمند اهدا می‌کنند. 

«راه نمایان شد» نوشته اپرا وینفری با ترجمه میعاد جهانتیغ از سوی انتشارات علمی در ۱۷۰صفحه با قیمت ۳۹ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است. 

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...