شاید باورتان نشود ولی سیاستمداران هم کتاب می‌خوانند. با توجه به این واقعیت محیرالعقول و با عنایت به نزدیک شدن به زمان آغاز به کار نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، سعی کردیم بفهمیم آخرین کتابی که سیاستمداران ما خوانده‌اند چه بوده. این شما و این نتیجه تحقیقات ما:

دکتر روحانی: رئیس‌جمهوری در این دو‌ سال مشغول مطالعه کتاب 8 جلدی «ایران پس از حمله مغول» بوده و گفته شده ایشان گاهی از خواندن این کتاب طوری به وجد می‌آیند که جملاتی از آن را استاتوس می‌کنند. ظاهرا به دلیل عدم هماهنگی بین ایشان و رئیس دفترشان، این استاتوس‌ها به‌عنوان بخشنامه اجرایی به سایر دستگاه‌ها ابلاغ می‌شود.

علی مطهری: او بسیار اهل مطالعه است و به تازگی کتاب «خودآموز دفاع شخصی» نوشته استاد وونگ از شائولین را مطالعه نموده. با نگاهی به سبد خرید کتاب و فیلم آقای مطهری به نظر می‌رسد او به تازگی به مباحث رزمی علاقه پیدا کرده درحالی‌که قبلا به مباحث جزمی علاقه داشت. وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که پرسیده بود: «کتاب بعدی که دوست دارید بخوانید چیست؟» گفت: «نمی‌دانم!»

اکبر ‌هاشمی‌ رفسنجانی: ایشان به دلیل مشغله زیاد کمتر فرصت مطالعه پیدا می‌کنند بنابراین به دیدن عکس‌های حجت سپهوند، که همگی از خود ایشان گرفته شده، بسنده می‌کنند. منابع آگاه به ما گفته‌اند ایشان به کتاب‌های «خاطرات شمال» و «مهندسی خاطره، از طراحی تا اجرا» علاقه‎‌مند هستند. ‎

منوچهر متکی: آخی... «کتاب زرد سنگال» آخرین کتابی است که متکی خوانده. به گفته نزدیکان وی، متکی در این چند‌ سال دل و دماغی برای مطالعه می‌مونه؟ نه وا... احوالی واسه مطالعه می‌مونه؟ نه باا... ماجرای آخرین کتابی هم که خوانده برمی‌گردد به زمانی که قرار شده به‌عنوان یک توریست به فرودگاه رفته و از سنگال به ایران برگردد.

محسن رضایی: او که به تازگی برای برگشتن به سپاه پاسداران از سمت کاندیداتوری استعفا داده، فرصت زیادی برای مطالعه ندارد ولی به گفته دوستانش او سری کتاب‌های آنتونی رابینز ازجمله «چگونه در 5 دقیقه روی اطرافیانمان تأثیر بگذاریم» و «اگر نشد، چگونه در 10 دقیقه روی اطرافیانمان تأثیر بگذاریم» و «اگر این هم نشد، چگونه برگردیم سر کار و زندگی خودمان» را مطالعه کرده است.

کارلوس کی‌روش: درست است که او سیاستمدار نیست ولی قبول دارید که سیاستمدار است؟! او در ایران به جای مطالعه کتاب به گوش کردن موسیقی می‌پردازد و به تازگی شنیده شده که زیر لب آهنگ «وقتی باهام قهر می‌کنی پشیمونیت قشنگه» را زمزمه می‌کند.

محمود احمدی‌نژاد: او که از چند هفته قبل «آموزش تصویری کاشت سوسنبر بدون خاک و آب و نور در زیرزمین» را مطالعه کرده بود، با ورود به ‌سال انتخابات مجلس و شروع دوباره سخنرانی‌هایش، کتاب «چرند و پرند» مرحوم
دهخدا را در دست مطالعه دارد.

حمید رسایی: اینجوری‌اش را نگاه نکنید، ایشان به ادبیات و علی‌الخصوص ادبیات ملل علاقه خاصی دارند و اکنون کتابی از دیوید سداریس با عنوان «بالاخره یه روز قشنگ حرف می‌زنم» را در داشبورد ماشین خود دارند که در هر فرصتی، چند صفحه‌ای از آن را مطالعه می‌کنند.

محمدجواد ظریف: او به تازگی برای چندمین‌بار کتاب «گلستان
سعدی» را خوانده و به شهادت دوستانش، در این روزها این شعر گلستان را روزی چندین و چند بار با خود تکرار می‌کند:
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل زنگ
با سیه‌دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ!

شهروند

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...