سفر به دنیای خیالی زنان | آرمان ملی


رمان «بلیت آبی» [Blue Ticket] اثر سوفی مکینتاش [Sophie Mackintosh]، در آگوست 2020 توسط بلتریست به‌عنوان یکی از انتخاب‌های مهم معرفی شد و توجهات زیادی را جلب کرد و چند زبان ترجمه شد از جمله فارسی ترجمه فریبا چاوشی در نشر برج. این کتاب با ورود به دنیای خیالی و ناخوشایند جامعه‌ای که زنان در آن به شدت محدود شده‌اند، همزمان به سوالات بنیادینی از آزادی، انتخاب و زنانگی می‌پردازد. داستان در ادامه اولین اثر مکینتاش در سال 2019 تحت عنوان «شفای آب» روایت می‌شود و دنیای وحشتناکی را به تصویر می‌کشد که در آن زنان تنها به انتخاب‌هایی که به‌طور محدود و کنترل‌شده از سوی جامعه و دولت به آنها تحمیل شده است، دسترسی دارند.

بلیت آبی» [Blue Ticket] اثر سوفی مکینتاش [Sophie Mackintosh

در «بلیت آبی»، کالای جوان و بی‌چهره‌ای که از داشتن فرزند محروم شده است، در دنیایی زندگی می‌کند که در آن، فقط زنان خاصی از امتیاز مادری برخوردارند. داستان با لحظه‌ای آغاز می‌شود که اولین دوره قاعدگی کالا را به مراسمی می‌برد تا نشان دهد که او در بدنش تغییراتی پیدا کرده است که برای جامعه و اطرافیانش هشداردهنده است. «بلیت آبی» که در واقع به‌عنوان وسیله‌ای برای جلوگیری از بارداری در بدن کالا گذاشته می‌شود، یک نماد از کنترل و محدودیت‌های اجتماعی است که به او توضیح داده نمی‌شود و حتی هیچ‌گاه خود او نمی‌فهمد که چرا باید در چنین شرایطی قرار بگیرد.

سفر کالا به «شهر» جایی که او می‌تواند تجربه آزادی نسبی را داشته باشد، داستان را به یک مسیر خطرناک و پیچیده می‌برد. در اینجا، کالا به دنیایی وارد می‌شود که در آن به‌طور موقت از قوانین شدید جامعه رها شده است؛ او می‌نوشد، می‌رقصد و حتی روابط جنسی آزادانه‌ای با مردان و زنان برقرار می‌کند. با این حال، دو قانون کلیدی هنوز پابرجا هستند: او باید به ملاقات‌های منظم با دکتر الف ادامه دهد و نباید باردار شود. به رغم تمامی آزادی‌های که او به‌دست می‌آورد، کالای جوان همچنان با درد عمیق و خواسته‌های درونی‌اش درگیر است، خصوصاً زمانی که به او امکان بارداری داده می‌شود.

این اثر به‌صورت هوشمندانه‌ای مفاهیم عمیقی را از آزادی فردی و مسئولیت‌های اجتماعی به چالش می‌کشد. کالا با وجود میل به تجربه مادری، تصمیم می‌گیرد که قوانین دیکته‌شده را کنار بگذارد و تصمیمی جدی برای تغییر در زندگی‌اش بگیرد. انتخاب او برای بارداری و پیوستن به دنیای جدید، او را به سفری پرخطر می‌برد که در آن، از مرزهایی عبور می‌کند که هرگز به‌طور علنی از آنها صحبت نمی‌شود. این سفر به همراه تنش‌های میان شخصیت‌ها و رویدادهای پر از تعلیق و تهدید، به تصویر کشیدن مسیرهایی است که کالا به‌عنوان یک زن و فرد مستقل در جامعه‌ای سخت‌گیر از آنها عبور می‌کند.

مکینتاش در این رمان، به‌طور ظریف و در عین حال مستقیم به بررسی مسائل زنانگی، آزادی‌های فردی و محدودیت‌هایی که جامعه بر بدن و انتخاب‌های زنان تحمیل می‌کند، می‌پردازد. رمان «بلیت آبی» به‌طور مشخص به دنبال پاسخ‌های روشن نمی‌رود، بلکه بیشتر در تلاش است تا دنیای درونی و ذهنی شخصیت اصلی را آشکار کند. در این جهان، همانطور که دکتر الف به کالا می‌گوید، «شما می‌توانید هرکاری را انجام دهید، هر کاری»، ولی در عین حال، این حق انتخاب همچنان به‌عنوان ابزاری برای درک بهتر تضادهای درونی شخصیت‌ها و روابطشان با دنیای بیرون است.

این کتاب به‌طور قابل‌توجهی شباهت‌هایی به آثار دیگر جامعه‌شناختی مانند «1984» از جورج اورول و «سرگذشت ندیمه» از مارگارت اتوود دارد. همان‌طور که این آثار، آینه‌هایی هستند که شرایط اجتماعی و سیاسی موجود را به‌وضوح نشان می‌دهند، «بلیت آبی» بیشتر به بررسی تنش‌های درونی شخصیت‌هایش و روابط پیچیده میان زنان و دنیای پیرامونشان می‌پردازد.

در نهایت، «بلیت آبی» نه‌تنها داستانی است که به مسائل اجتماعی می‌پردازد، بلکه این کتاب همچنین یک مطالعه دقیق و نمادین از تجربه زن بودن در دنیای مدرن است که در آن مسائل مربوط به بدن، کنترل آن و انتخاب‌های فردی به‌شکلی حساس و دقیق مطرح می‌شود. مکینتاش با بیانی روشن و کارآمد، جهان متفاوت و دلخراش «بلیت آبی» را خلق کرده است که هیچ‌گاه از اهمیت روایت‌های انسانی و پیچیدگی‌های عاطفی غافل نمی‌شود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...