کتاب «ایل بختیاری در دوره قاجار» [Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran] نوشته آرش خازنی [Arash Khazeni] با ترجمه شهلا طهماسبی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

ایل بختیاری در دوره قاجار» [Tribes and Empire on the Margins of Nineteenth-Century Iran]  آرش خازنی [Arash Khazeni]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، آرش خازنی نویسنده این‌کتاب، استاد تاریخ در کالج پومونا است و کتاب «سنگ آبی آسمان: تجارت فیروزه در تاریخ جهان» (انتشار در سال ۲۰۱۴) را در کارنامه دارد. او سال ۲۰۰۶ از دانشگاه ییل دکترای تاریخ گرفت و در سال ۲۰۱۰ با بورس تحصیلی کتابخانه هانتینگتون و UCLA به کالج پومونا رفت. خازنی سپس روی تاریخ امپراتوری و زیست محیطی خاورمیانه مدرن، آسیای جنوبی و اقیانوس هند و ... متمرکز شد. در همین‌زمینه هم یک‌تک‌نگاری با عنوان «قبایل و امپراتوری در حاشیه ایران قرن نوزدهم» منتشر کرد.

«شهر و بیابان: برخوردهای هند و ایرانی در جنوب شرقی آسیا» هم که سال ۲۰۲۰ منتشر شده از دیگر تالیفات آرش خازنی است.

نسخه اصلی کتاب «ایل بختیاری در دوره قاجار»‌ سال ۲۰۰۹ منتش شده و درباره مقطعی از دوران قاجاریان در قرن سیزدهم هجری است؛ زمانی‌که در کوران حوادث انقلاب مشروطه امپراتوری بریتانیا برای پیشبرد منافع اقتصادی خود در مناطق کوهستانی بین ایران و عراق، که پیشتر دسترس‌ناپذیر بود، رسوخ کرد و به اقداماتی چون احداث راه در دلِ کوه‌ها، گردآوری اطلاعات جغرافیایی و قوم‌شناختی و اکتشاف نفت دست زد. این طرح‌ها سبب شد ایلات کوچ‌رو و خودمختار در حاشیه‌ قلمرو قاجار در پهنه‌ای گسترده‌تر به هم بپیوندند و با اقتصاد جهانی نیز ارتباط پیدا کنند. در نتیجه‌ این‌تغییرات فاصله‌ میان حکومت و ایلات هم کاهش پیدا کرد. البته بختیاری‌ها مقابل این‌دگرگونی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی منفعل نماندند. یعنی گاهی مقابل طرح‌های بریتانیا مقاومت کردند و گاهی خود را با آنها سازگار کردند. این‌میان گاهی هم جنگ‌های طایفه‌ای رخ می‌دادند.

بختیاری، این‌کتاب خود را بر اساس تاریخ‌ها و وقایع‌نگاری‌های فارسی، تاریخ ایلات و منابعی که از آرشیوهای لندن، تهران و اصفهان به دست‌ آورده، نوشته است. مرکز مطالب کتابش هم حاکمان قاجاری هستند. کتاب پیش‌رو روابط مرکز و پیرامون حکومت قاجار و نقش ایل بختیاری را در انقلاب مشروطه تبیین می‌کند.

کتاب «ایل بختیاری در دوره قاجار» ۵ فصل اصلی دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از: «در حاشیه ایران قرن سیزدهم»، «شهر اصفهان و پشت کرانه آن»، «راهی به درون کوهستان»، «در میدان‌های نفتی» و «طوایف بختیاری در انقلاب مشروطیت ایران».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مقامات قاجار برای ضربه‌زدن به نفوذ و قدرت بختیاری‌ها، به رقابت و خصومت میان خانواده ایلخان (ایلخانی) و برادران او (حاجی ایلخانی و ایلبیگی)، بال و پر دادند که راه‌حلی کوتاه‌مدت بود. رهبری به برادرهای حسین‌قلی‌خان واگذار شد، امام‌قلی‌خان ایلخان جدید و رضاقلی‌خان‌ایلبیگ شد و اسفندیارخان به‌عنوان اهرمی علیه طوایف در حبس ماند. خان جواد بختیاری «درخت جواهر» ظل‌السلطان بود که از یک‌طرف تضمین می‌کرد جناح ایلخانی و طرفدارانش دست به شورش نمی‌زنند و از طرف دیگر، حاجی ایلخانی‌ها دست‌کم تا آزادی اسفندیارخان و بازگشت او به کوهستان بختیاری که در آن بزرگ داشته می‌شد، سربه‌راه می‌مانند. با این‌حال مرگ ایلخان منشا کینه و عداوتی طولانی میان بختیاری‌ها و سلسله قاجار شد که تنها با وقوع انقلاب مشروطیت حل و فصل شد.

به‌علاوه، این امر جلو توسعه تجارت و نفوذ بریتانیایی‌ها در جنوب غرب ایران را نگرفت، چون در اواخر قرن سیزدهم/نوزدهم قلمرو بختیاری به صحنه اجرای طرح‌های تجارتی بریتانیایی‌ها بدل شد. توسعه‌طلبی بریتانیایی‌ها در کوهستان زاگرس به دگرگونی سیاست قاجاریان در حاشیه قلمرو شاهنشاهی و شیوه دیرپای حکومت غیرمستقیم میان دولت و ایلات انجامید. در سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۷ / دهه ۱۸۹۰، سرزمین بختیاری بر روی تجارت بریتانیا و اقتصاد جهانی گشوده شد.

این‌کتاب با ۴۱۶ صفحه مصور، شمارگان ۸۰۰ نسخه و قیمت ۱۵۸ هزار تومان منتشر شده است.

[این کتاب در ایران برای نخستین بار با عنوان «مروری تاریخی بر روابط بختیاری‌ها و حکومت در عصر قاجار» توسط محمود براتوند ترجمه و در انتشارات منشور صلح منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...