کتاب «عکس سه نفره» نوشته ساسان ناطق شامل خاطرات همسر شهید سید علی حسینی توسط انتشارات سوره مهر منشر شد.

عکس سه نفره ساسان ناطق  خاطرات همسر شهید سید علی حسینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نویسنده این کتاب در تازه‌ترین اثر خود پای خاطرات لیلا قلیزاده، همسر سردار شهید سید علی حسینی نشسته‌است.

ناطق بعد از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» که روایتی از واقعه کربلا را در قالب داستان ارائه کرده، در این کتاب در ۱۹۹ صفحه، خاطرات همسر این سردار شهید را با عنوان «عکس سه نفره» در انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.

کتاب «عکس سه نفره» در ۱۵ فصل، خط زندگی این سردار بزرگ و دلاوری‌هایش را به تصویر می‌کشد.

فصل پانزدهم این کتاب شامل عکس‌هایی از حضور او در جبهه‌های حق علیه باطل و نامه‌ها و یادداشت‌ها این شهید است. حاصل زندگی مشترک لیلا و علی دختری به نام فاطمه است.
سید علی در سال اول هنرستان وارد نیروی هوایی شد اما آنجا نماند و پس از دو سال در اسفند ۱۳۵۵ به سربازی رفت اما شهریور ۱۳۵۷ به فرمان امام (ره) از پادگان آموزشی لشکرک تهران فرار کرد. دو ماه پس از تأسیس سپاه پاسداران در تیر ماه ۱۳۵۸ به عضویت سپاه در آمد و در پادگان آموزشی امام رضا (ع) به آموزش پاسداران پرداخت. او پس از مدت کوتاهی که در کردستان بود به جبهه رفت و در ارتفاعات الله اکبر فرماندهی گردان را به عهده گرفت.

فرماندهی گردان حر آغازی برای حضور او در جبهه‌های نبرد بود چرا که به فاصله کوتاهی از راه‌اندازی واحد اطلاعات عملیات خراسان مسئولیت اطلاعات عملیات تیپ ۲۱ امام رضا (ع) در اسفند ۱۳۵۹ به او سپرده شد.

او در هیچ دانشگاه نظامی درس نخوانده بود اما کم‌کم نبوغ خود را نشان داد و همین باعث شد تا مسئولیت اطلاعات عملیات لشکر ۵ نصر، اطلاعات عملیات قرارگاه قدس، اطلاعات عملیات قرارگاه نصر، اطلاعات عملیات قرارگاه نجف اشرف، اطلاعات عملیات قرارگاه سلمان، معاون اطلاعات سپاه هشتم و جانشینی اطلاعات عملیات نیروی زمینی سپاه به او سپرده شود.

فرماندهی تیپ اطلاعاتی ۱۱۳ حل آخرین مسئولیت سید علی حسینی بود، مسئولیتی که در ۲۴ بهمن ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی بیت‌المقدس ۲ در ارتفاعات ماووت عراق او را به یاران شهیدش رساند.

ساسان ناطق در این کتاب سعی کرده تا از وجوه مختلفی زندگی شهید حسینی را مرور کند.

این کتاب با ۱۹۹ صفحه و شمارگان ۱۲۵۰ نسخه به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...