«ماری کلر بِله» [Marie-Claire Blais] نویسنده کانادایی-فرانسوی در سن 82 سالگی درگذشت. از این نویسنده کانادایی به عنوان یکی از بزرگترین گنجینه‌های ادبی کشور کانادا یاد می‌شود و هم‌ردیف نویسنده‌های مشهور کانادایی مثل مارگارت آتوود و آلیس مونرو قرار گرفته است.

ماری کلر بله» [Marie-Claire Blais]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «ماری کلر بله» نویسنده کانادایی فرانسوی در سن 82 سالگی درگذشت. «سایه‌های دیوانه» و «فصلی از زندگی‌ امانوئل» از جمله آثار مشهور این نویسنده کانادایی محسوب می‌شود. خبر درگذشت او توسط آژانس گودوین اعلام شده ولی علت مرگ گفته نشده است. بیشتر عمرش را در فلوریدا آمریکا و منطقه کبک کانادا سپری کرد ولی نوشته‌های او بیشتر در کشورهای غیرانگلیسی زبان مخاطب داشت.

«ماری کلر بِله» چهار مرتبه جایزه ادبی گاورنر جنرال کشور کانادا یکی از معتبرترین جایزه‌های ادبی در این کشور را کسب کرد و بارها از سوی سازمان‌های ادبی این کشور مورد تقدیر قرار گرفت. کارشناسان و نویسنده‌ها او را به عنوان یکی از بزرگترین گنجینه‌های ادبی کشور کانادا خطاب می‌کنند و او را هم ردیف نویسنده‌های مشهور کانادایی مثل مارگارت اتوود و آلیس مونرو می‌‌دانند.

بِله در کشور کانادا به ویرجینا وولف قرن بیست و یکم مشهور بود و در کارنامه ادبی خود علاوه بر نوشتن رمان‌ها و داستان‌های کوتاه، نمایش‌نامه و شعرهای بسیاری هم دیده می‌شود. ترجمه انگلیسی رمان او با عنوان «نواهایی برای فرشته» در ماه جولای منتشر شده بود.

این نویسنده فرانسوی زبان در یکی از معدود مصاحبه‌هایش با مجله والروس کانادا گفته بود هرچند بارها با دوستانش وقت سپری کرده است، ولی بیشتر از جنجال و هیاهو، آرامش و زندگی در انزوا را ترجیح می‌دهد. بله اولین رمانش را در سن 20 سالگی با عنوان «جانور زیبا» (La Belle Bête) را در سال 1959 میلادی منتشر کرد. داستان این رمان حال و هوای گوتیک دارد که ماجرای دختری را تعریف می‌کند که همراه برادر و مادرش زندگی می‌کند. نسخه انگلیسی این رمان با عنوان «سایه‌های دیوانه» در بازار کتاب آمریکا منتشر شده بود.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...