کتاب «خاطرات یک‌کتاب‌فروش»  [Confessions of a bookseller] نوشته شان بایتل [Shaun Bythell] به‌تازگی با ترجمه مهرداد معینی توسط انتشارات معین منتشر و راهی بازار نشر شد.

خاطرات یک‌کتاب‌فروش»  [Confessions of a bookseller] نوشته شان بایتل [Shaun Bythell]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، شان بایتل نویسنده این‌کتاب، یک‌کتابفروش ۵۱ ساله انگلیسی است و نسخه اصلی «خاطرات یک‌کتاب‌فروش» را سال ۲۰۱۷ منتشر کرده است. او متولد سال ۱۹۷۰ در ویگ‌تاون است. او صاحب یک‌کتابفروشی است که بزرگ‌ترین کتابفروشی دسته‌دوم در اسکاتلند محسوب می‌شود. بایتل در کتاب پیش‌رو، خاطرات خود را از شغل کتابفروشی ثبت کرده است.

او می‌گوید کتاب‌فروشی می‌تواند به شما لذت سرشاری از ارتباط با کتاب هایی بدهد که به نوعی اعتبار فرهنگی و علمی به جهان ما داده است. چنین موقعیت ارزشمندی را به ندرت می توان در دیگر کارهای زندگی تجربه کرد. به همین دلیل است که بایتل هر روز صبح با انرژی فراوانی از رختخواب بلند می‌شود، آن هم نه به خاطر انجام کاری خسته کننده و تکراری، بلکه با این‌تصور که این شانس را داشته باشد تا اولین کسی باشد که اولین نسخه کتابی را که می‌تواند تغییری در تاریخ بشریت ایجاد کند، به دست بگیرد.

این‌کتاب با ۴۳۴ صفحه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.

[این کتاب پیش از با عنوان «دفتر خاطرات یک کتاب‌فروش» با ترجمه‌ی نازنین فیروزی منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...