کتاب «خاطرات یک‌کتاب‌فروش»  [Confessions of a bookseller] نوشته شان بایتل [Shaun Bythell] به‌تازگی با ترجمه مهرداد معینی توسط انتشارات معین منتشر و راهی بازار نشر شد.

خاطرات یک‌کتاب‌فروش»  [Confessions of a bookseller] نوشته شان بایتل [Shaun Bythell]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، شان بایتل نویسنده این‌کتاب، یک‌کتابفروش ۵۱ ساله انگلیسی است و نسخه اصلی «خاطرات یک‌کتاب‌فروش» را سال ۲۰۱۷ منتشر کرده است. او متولد سال ۱۹۷۰ در ویگ‌تاون است. او صاحب یک‌کتابفروشی است که بزرگ‌ترین کتابفروشی دسته‌دوم در اسکاتلند محسوب می‌شود. بایتل در کتاب پیش‌رو، خاطرات خود را از شغل کتابفروشی ثبت کرده است.

او می‌گوید کتاب‌فروشی می‌تواند به شما لذت سرشاری از ارتباط با کتاب هایی بدهد که به نوعی اعتبار فرهنگی و علمی به جهان ما داده است. چنین موقعیت ارزشمندی را به ندرت می توان در دیگر کارهای زندگی تجربه کرد. به همین دلیل است که بایتل هر روز صبح با انرژی فراوانی از رختخواب بلند می‌شود، آن هم نه به خاطر انجام کاری خسته کننده و تکراری، بلکه با این‌تصور که این شانس را داشته باشد تا اولین کسی باشد که اولین نسخه کتابی را که می‌تواند تغییری در تاریخ بشریت ایجاد کند، به دست بگیرد.

این‌کتاب با ۴۳۴ صفحه و قیمت ۱۱۰ هزار تومان منتشر شده است.

[این کتاب پیش از با عنوان «دفتر خاطرات یک کتاب‌فروش» با ترجمه‌ی نازنین فیروزی منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...