اعضای هیئت‌مدیره و بازرس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران مشخص شدند.

محمود آموزگار که ریاست اتحادیه را بعد از انتخابات دوره سیزدهم بر عهده داشته، درباره نتایج چهاردهمین دوره انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران به ایسنا گفت: در این دوره ۱۲۰۳ نفر حائز شرایط رأی دادن شناخته شدند که از میان آن‌ها ۴۵۱ نفر در انتخابات شرکت کردند؛ ۴۴۸ رأی و ۳ رأی سفید برای هیئت‌مدیره ثبت شده است.

او میزان آرا را به این شرح اعلام کرد: کاظم علی (کتابفروش) ۳۴۷ رأی، محمود آموزگار ۳۴۰ رأی، حسن قربانی ۳۰۴ رأی، محمدمهدی فخری‌زاده ۳۰۱ رأی، هومان حسن‌پور ۳۰۰ رأی، نسرین سیاح‌فر ۲۳۸ رأی و سیدرفیع احمدجواهری ۲۷۷ رأی به عنوان اعضای هیئت‌مدیره و علی‌اکبر تورانیان با ۱۱۳ رأی، عبدالحمید سیاح با ۱۰۱ رأی و فرهاد تیمورزاده با ۵۷ رأی به عنوان اعضای علی‌البدل هیئت‌مدیره انتخاب شدند.

آموزگار درباره انتخاب بازرس نیز گفت: ۴۱۹ رأی و ۳۲ رأی سفید ثبت شده است که مسعود کازری با ۲۵۶ رأی به عنوان بازرس و صادق رحمت سمیعی با ۸۳ رأی به عنوان علی‌البدل انتخاب شدند.

او در پایان خاطرنشان کرد: در سیزدهمین دوره انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران ۴۱۱ نفر شرکت کرده بودند و در انتخابات فعلی با وجود تحریم انتخابات اتحادیه توسط منصرفان، ۴۵۱ نفر شرکت کردند. همچنین برای اولین‌بار در انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران یک خانم وارد هیئت‌مدیره اتحادیه شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...