«بابا اتوبوسی» و «شانه‌ای که می‌خواست فرار کند»، دو اثر جدید سمیه سیدیان، به تازگی از سوی نشر سوره مهر راهی بازار کتاب شده است.

شانه‌ای که می‌خواست فرار کند سمیه سیدیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، سمیه سیدیان کتاب‌های «بابا اتوبوسی» و «شانه‌ای که می‌خواست فرار کند» را برای گروه سنی «الف و ب» نوشته و سوره مهر هر یک از این کتاب‌ها را با تصویرگری علیرضا زکاله، شمارگان ٢۵٠٠ نسخه و قیمت ۲۲ هزار تومان به بازار کتاب کودک عرضه کرده است.

وی درباره داستان کتاب «بابا اتوبوسی» گفت: این قصه در گروه داستان‌های تخیلی قرار می‌گیرد و آن را با نگاهی تازه به اطراف و اشیای به ظاهر از کار افتاده و افراد بازنشسته در خانواده نوشته‌ام تا حضور متفاوت بزرگترها را برای بچه‌ها به شیوه‌ای جدید بیان کنم.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
بابا اتوبوسی گفت:
_نمی‌شنوم... یک‌کم بلندتر حرف بزن!
بابا اتوبوسی دستش را گذاشت کنار گوشش:
_نمی‌شنوم!
از ایستگاه رد شد. چشم‌هایش هم ضعیف شده بود. عینک به چشم‌هایش نزدیک کرد. یادش نمی‌آمد توی این ایستگاه هم می‌ایستاد یا نه؟ روی نیمکت صورتی، دختری با کیف مدرسه نشسته بود؛ اما بابا اتوبوسی یادش نبود.
دختر کوچولو که موهایش را بافته بود، کیفش را دست گرفت و تند دوید. دست تکان داد:
_ای وای مدرسه‌ام...!

این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان افزود: در کتاب «شانه‌ای که می‌خواست فرار کند» نیز به لجبازی‌های کودکانه و بداخلاقی‌های گاه بی‌علت کودکان پرداخته‌ام. در این کتاب با ابزاری ساده چون شانه‌، این رفتار را به نقد گذاشتم تا خود کودک با نتیجه‌ کارش روبه‌رو شود.

در بخشی از کتاب «شانه‌ای که می‌خواست فرار کند» آمده است:
شانه رفت پیش آینه. آینه شانه را ناز کرد و گفت:
- دیگر موهایش را قشنگ نکن تا همیشه نامرتب باشد.
شانه دست‌هایش را به کمرش زد. به آینه گفت:
- بله راست گفتی!
دختر کوچولو هم رفت و مادرش را صدا کرد:
- مامان حوصله‌ام سر رفت! پس کی می‌رویم بیرون؟...

سیدیان پیش از این کتاب‌های تصویری چون «دندانی که لق نمی‌شد» از نشر دندانه، «قالی‌شویی در رود تشنه» برگزیده جشنواره آب کاشان، «جشن تولدی برای گاو» از مجموعه کتاب‌های شادونه ترجمه در نشر هیرمند، رمان نوجوان «الهه‌ خاموش معبد» از نشر علمی فرهنگی، «افسانه جزیره کبودان» از نشر صاد و «صورت فلکی گمشده» از نشر موج را در کارنامه خود داشته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...