آندره مالرو

04 فروردین 1385

آندره-مالرو

در پاریس و در خانواده‌ای مرفه زاده شد، پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در مدرسه السنه شرقی پاریس به آموختن زبانهای زنده شرق و زبان سانسکریت پرداخت... به جرم دست‌اندازی به این گنجینه‌ها دستگیر شد و در دادگاه پنوم‌پن به سه سال زندان محکوم گشت ... در جنگ داخلی چین به عضویت هیأت دوازده نفری برای رهبری گزیده شد و به ریاست تبلیغات انقلاب منصوب گشت... در دوره زمامداری ژنرال دوگل وزیر اطلاعات شد... به وزارت فرهنگ و هنر منصوب گشت.

آندره مالرو .  Malraux, Andre. رمان‌نویس، منتقد و مرد سیاست فرانسوی (1901-1976) در پاریس و در خانواده‌ای مرفه زاده شد، پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در مدرسه السنه شرقی پاریس به آموختن زبانهای زنده شرق و زبان سانسکریت پرداخت. از هیجده سالگی نشر مقاله را در مجله‌های گوناگون آغاز کرد. اولین داستانهایش خیال‌انگیز بود و جنبه تمثیلی داشت. ماههای کاغذی Lunes en papier (1921) از مکتب سوررئالیسم و ادبیات کوبیسم تأثیر پذیرفته بود. مالرو در 1923 با همسرش به همراه گروهی از باستانشناسان به شرق سفر کرد و در جنگلهای کامبوج به کشف آثار تمدن قدیم خمر مشغول شد و در معبدهای متروک به دنبال نقشهای زیبا و دلفریبی رفت که سالها در آرزویش به سر می‌برد، اما به جرم دست‌اندازی به این گنجینه‌ها دستگیر شد و در دادگاه پنوم‌پن به سه سال زندان محکوم گشت که بر اثر اقدام همسر و عده‌ای از نویسندگان و دوستان حکم او تعدیل یافت. اقامت طولانی مالرو در هندوچین و مشاهده وضع رقت‌بار مردم، در برابر ستمگری فرمانروایان استعمار و رفتار غیرانسانی آنان، مالرو را به دفاع از حقوق بشر برانگیخت و پس از آن با تأسیس روزنامه‌ها و مجله‌ها و نشر مقاله‌ها به کمک انقلابیهای بومی برخاست. مالرو چندین سال میان پاریس و شرق دور رفت و آمد کرد، به انقلاب چین علاقه یافت، در جنگ داخلی آن در شانگهای و کانتون شرکت کرد، به عضویت هیأت دوازده نفری برای رهبری چین برگزیده شد و به ریاست تبلیغات انقلاب منصوب گشت و پس از آنکه چیانگ کای شک، بر کمونیستها پیروز گشت، مالرو از نو به کار باستانشناسی پرداخت و از راه افغانستان و ایران به فرانسه بازگشت.

اولین ثمره آشنایی مستقیم مالرو با شرق در 1926 موجب پدید آمدن وسوسه غرب
La Tentation de l’ Occident گشت، شامل مقاله‌هایی به صورت مراسله میان جوانی شرقی و جوانی غربی که در آن انحطاط تمدن غرب و توجه به شرق عرضه گشته بود و نخستین بار عصیان و شک و ناامیدی مالرو را آشکار می‌کرد. رمان فاتحان Les Conquerants (1928) نام مالرو را بر زبانها انداخت و او را بیش از پیش به مردم شناساند. نویسنده در این اثر مبارزه میهن‌پرستان انقلابی چین را بر ضد استعمارگری انگلستان در هنگ کنگ پیش چشم می‌گذارد و نشان می‌دهد که چگونه گروههای مخالف در این مبارزه به دنبال هدفی مشترک با یکدیگر می‌پیوندند. گروهی انقلابی‌اند که به دستور حزب رفتار می‌کنند و گروهی از خودگذشتگانند که در راه کمال مطلوب و معنی بخشیدن به زندگی که در نظرشان پوچ می‌آمد، قدم به راه می‌گذارند. گارین قهرمان داستان نمونه گروه دوم است که برای دست یافتن به بزرگی و میل رهایی از دنیای پوچ که چشم‌اندازی جز مرگ ندارد، تنها وسیله را اقدام به انقلاب می‌داند. در 1930 رمان راه سلطنتی La Voie royale منتشر شد که از نقطه نظر اخلاقی، به کتاب فاتحان شباهت دارد. حوادث این داستان در هندوچین می‌گذرد و در آن دیگر موضوع انقلاب مطرح نیست، بلکه اشخاص داستان مردان عمل و اقدامند و قهرمان ماجراجوی داستان نمونه‌ای از شخصیت نویسنده است و نمودار گوشه‌هایی از زندگی او. مسأله پول و تجارت که شرافت آدمی را به نابودی می‌کشاند، در این اثر مورد انتقاد قرار می‌گیرد و وصف جنگ هندوچین و مسأله مستعمرات و بحث تمدن نیز از مطالب جالب توجه داستان است.

وضع بشر
La Condition humaine (1933) شهرت مالرو را تأیید کرد و به دریافت جایزه گونگور نایل آمد و در مدت چند ماه بیش از سیصدهزار نسخه از آن به فروش رفت. این اثر که از دو رمان دیگر مالرو عمیق‌تر و دقیق‌تر است، به مرحله‌ای از انقلاب چین در 1928 بستگی می‌یابد و مبارزه کمونیستها را با متفق سابقشان ژنرال چیانگ کای شک نشان می‌دهد. حوادث در شانگهای جریان می‌یابد و با شرح جنایتی آغاز می‌شود که به وسیله جوانی تحصیل کرده و تربیت یافته برای به دست آوردن نامه‌ای شامل فرمانی نظامی به زیان کمونیستها، انجام می‌گیرد. مالرو حال روحی جوان را که در عین حال از جنایت خویش به وحشت افتاده است، بیان می‌کند؛ وحشتی که در سراسر داستان جوان دانشجو را رها نمی‌کند و او را به جنایتهای دیگر سوق می‌دهد و سرانجام خود کشته می‌شود. مالرو در جریان این داستان وحشت‌زا و در عین حال واقعی، ضمن شرح فجایع تأثرانگیز، تصویرهایی نیز از صحنه‌های نشاط‌آور پیش چشم می‌گذارد، اشخاص ساده لوح یا نفرت‌آور، بی‌رحم و سرد، گروهی از مردم طبقه‌های مختلف مانند باربر، دانشجو، رقاص میخانه، روسپی، سرباز، کارگر و استاد را به صحنه می‌کشاند و همین امر به داستان رنگ واقعی می‌بخشد، همچنین شانگهای با افراد ملتهای گوناگون، با کوچه‌ها و اماکن زشت و محله‌های کثیف یا پاکیزه به سبک جدید، همه در این رمان ترسیم می‌گردد که با وجود بی‌نظمی و پریشانی مطالب برای خواننده حادثه بسیار به همراه دارد. به طور کلی موضوع کتاب حال فرد در برابر تقدیر است و وضع خاص نمونه‌ای از گروه آدمیان که در همه آثار مالرو یافت می‌شود و آن روشنفکر ماجراجوست که به دنبال ماجرا می‌گردد تا خود را در آن میان بشناسد. مالرو پس از قدرت یافتن هیتلر به کمونیستها نزدیکتر شد و در نهضتهای ضد فاشیست فعالیت کرد، در 1932 به انجمن نویسندگان و هنرمندان انقلابی پیوست و از فرانسویان دعوت کرد که به ارتش سرخ روی آورند و خود همراه آندره ژید برای آزادی دیمیتروف Dimitroff رهبر کمونیستهای بلغارستان که در آلمان زندانی بود، به برلن رفت.

عکس‌العمل‌های مالرو در برابر نازیسم در کتاب عصر تحقیر
Le Temps du Mepris (1935) عرضه شده است. این اثر کاملاً جنبه سیاسی دارد و قهرمانش جوانی کمونیست است به نام کاسل که در آلمان به تبلیغ کمونیسم اشتغال دارد و به دست عمال هیتلر زندانی می‌شود، اما شخصی دیگر به سبب آنکه می‌داند کاسل بیش از او برای حزب سودمند است، خود را به نام او معرفی می‌کند و با فداکاری، کاسل واقعی را آزاد می‌کند. کاسل پیش از آنکه نازیها به اشتباه خود پی ببرند، با هواپیما به پراگ می‌گریزد. مالرو در این داستان با در دست داشتن مدارک واقعی، وحشت زندگی را در تاریکی محض زندانهای آلمان نشان می‌دهد. مالرو در 1937 به اسپانیا رفت و در هنگ هوایی بین‌المللی که به یاری جمهوریخواهان وارد جنگ شده بود، به خدمت پرداخت و پس از چند ماه بر اثر زخمی که برداشت، به فرانسه بازگشت و از راه نویسندگی و سخنرانی به جمهوری خواهان یاری کرد. در این زمان با بهره‌ای که از تجربه‌های شخصی برد، رمان امید L’ Espoir را انتشار داد در دفاع از حقوق بشر، بی‌آنکه از عقیده سیاسی خاصی طرفداری کند. مالرو در کتاب امید روحیه اشخاص گوناگون را که در ضمن حوادث خونین تحول می‌یابد، بیان می‌کند و مردم بدبین و ناامید را نشان می‌دهد که از جریان جنگ و انقلاب نتیجه مثبتی به دست می‌آورند و پرتوئی از امید برایشان می‌تابد. مالرو در اثر خود به این نتیجه می‌رسد که کوشش هزاران جنگجو که در اسپانیا کشته شده‌اند و هزاران تن که رنج جنگ را تحمل کرده‌اند، به هدر نخواهد رفت و آدمی در میان کشمکش‌هاست که می‌تواند به شایستگی خود پی برد و شخصیت خویش را بشناسد.

از رمان امید در ساختن فیلم سینمایی مایه گرفته شد. مالرو در نهضت مقاومت فرانسه شرکت کرد و با درجه سرهنگی بر ضد نازیها جنگید و اسیر شد، اما توانست بگریزد. او در دوره اشغال کشورش وظیفه مهمی برعهده داشت. از تجربه‌های این دوره رمان جنگ با فرشته
La Lutte avec l’Ange پدید آمد که قسمتی از آن به وسیله عمال گشتاپو از میان رفت و قطعه‌های دیگر با عنوان گردو بن‌های آلتنبورگ Les Noiers de l’Altenburg در 1943 انتشار یافت.  این اثر تا حدی شرح حال نویسنده است و بیشتر جنبه فلسفی دارد تا تخیلی و اندیشه‌های مالرو را درباره استعدادهای نهفته آدمی عرضه می‌کند. پس از آزادی فرانسه، مالرو در اولین دوره زمامداری ژنرال دوگل در سمت وزارت اطلاعات به خدمت پرداخت و هنگامی که دوگل در 1946 از ریاست جمهوری کنار رفت، مالرو نیز کناره گرفت و در دوره به قدرت رسیدن دوباره دوگل، به وزارت فرهنگ و هنر منصوب گشت و از 1947 عضو هیأت اجرایی حزب اجتماع ملت فرانسه شد و در ریاست تبلیغات آن به فعالیت پرداخت و تا پایان دوره حکومت دوگل دوست نزدیک و مؤمن او باقی ماند.

پس از استعفای ژنرال دوگل، مالرو به تنظیم یادداشت‌های خود پرداخت و کتاب ضد خاطرات
Antimemoires را در 1967 انتشار داد. ضد خاطرات اثری است که مالرو خود به آن بسیار علاقه‌مند بود. در این اثر نفس تاریخ مرکزیت دارد، حامل درک و عمل است و خود آفریدگار است. نظر مالرو آن است که باید درباره تاریخ کار کرد و آن را از قوه به فعل آورد، نه آنکه نشست و تنها به سخن گفتن تاریخ گوش داد. مالرو خواسته است چون میشله تاریخ‌نویسی باشد که عصری را به جنب و جوش درآورد و به آن جان بخشد و جریان تاریخ را به گرد خود جمع‌آوری کند و خود آهنگساز و در عین حال رهبر ارکستر سمفونی تاریخ باشد. مالرو پس از آنکه از رمان‌نویسی دست برداشت، آثاری در زمینه هنر انتشار داد، ازجمله این آثار: موزه تخیلی Le Musee imaginaire (1948)، روانشناسی هنر La psychologic de l’art که در سه جلد میان سالهای 1947 و 1950 منتشر شد و یکی از دقیقترین نوشته‌ها در نقد هنری سالهای اخیر به شمار آمد. آفرینش هنری La Creation artistique (1948)، ندای سکوت Les Voix du Silence (1950)، مسخ خدایان Metamorphose des dieux (1957). در این آثار هنر راهی معرفی گشته است که بشر در پیمودن آن اصالت می‌یابد و از سرنوشت بشر فانی پا فراتر می‌گذارد. مالرو در تحلیل تاریخ هنر به جستجوی عالم مطلق می‌رود که اشتیاق مذهبی بشر است. آثار کامل مالرو در هفت جلد در 1945 در ژنو منتشر شد و وی در هفتاد و پنج سالگی بر اثر بیماری ریوی در یکی از بیمارستانهای حومه پاریس درگذشت.

مالرو از چهره‌های استثنایی و از مردان بزرگ عصر ماست. وی در عین حال داستان‌نویس، هنرشناس، مبارز و میهن‌پرست بوده، به فرهنگ فرانسه خدمت بسیار کرده و مدت پنجاه سال در دل همه وقایع و تحولات اروپا جای گرفته است. اصول عقیده او بر آزادی بشر استوار است، آزادی‌ای که در برابر شکلهای گوناگون تقدیر، گاه به صورت انقلاب ظاهر می‌شود و گاه به صورت فرهنگ مشترک. در نظر مالرو برادری و یگانگی معنوی پادزهری است برای درمان تنهایی احتضارآمیز بشر. مالرو در برابر پوچی زندگی نوعی ناامیدی توأم با خوشبینی دارد و این حال را «انسانیت غم‌انگیز» می‌خواند. داستانهای مالرو پرده نقاشی وسیعی است که در آن اشخاص تلاش می‌کنند تا به رؤیاهای خود تحقق بخشند.

ترجمه شده به فارسی: سرنوشت بشر- فاتحان- ضدخاطرات- امید- وسوسه غرب.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی     معرفي کتاب نقد کتاب خريد کتاب دانلود کتاب زندگي نامه بيوگرافي

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...