ترجمه و تحقیق مهدی فدایی مهربانی از «الجمع بین رأی الحکیمین» فارابی با عنوان «جمع میان آرای دو فیلسوف افلاطون الاهی و ارسطو» به همت انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد.

الجمع بین رأی الحکیمین» فارابی با عنوان «جمع میان آرای دو فیلسوف افلاطون الاهی و ارسطو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رساله الجمع، گرچه رساله حجیمی نیست، اما بدون شک در عِداد مهمترین آثار فارابی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مهدی فدایی مهربانی استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حتی معتقد است این رساله در میان آثار بزرگ فارابی، شاید مهمترین اثری باشد که نگاه او به فلسفه مبتنی بر ایده وحدت حقیقت را نمایان می‌کند.

فارابی معتقد است فلسفه حقیقی از پس اختلاف‌ها به مقصد واحدی منتهی می‌شود. شاید از همین روست که او در نخستین عبارات این رساله به تعریف فلسفه و ماهیت آن پرداخته و بلافاصله بیان می‌کند که افلاطون و ارسطو از بنیانگذاران فلسفه هستند. در واقع قصد فارابی تأکید بر یگانگی حقایق فلسفی و وحدت فلاسفه بنیانگذار آن در اعتقاد به آن حقایق و غایات است.

مباحث کتاب عبارتند از:

جمع میان آرای دو فیلسوف افلاطون الاهی و ارسطو
مقدمه
الف - اجماع بر اینکه افلاطون و ارسطو نخستین مراجع برای فلسفه اند و معنی اختلاف نظر آنها.
ب - معنی و تعریف فلسفه: فلسفه شامل همه علوم است.
ج - روش ارسطو در کاربستِ این علم: به کارگیری برهان و قیاس
د - اجماع حجت است؛ به خصوص اگر اجماع عقلا باشد
ه - از استقرای جزئیات نمی‌توان حکم به کل کرد
بحث در اختلاف دو حکیم
۱. شیوۀ زیست افلاطون متفاوت از شیوۀ زیست ارسطو است
۲. تفاوت افلاطون و ارسطو در روش نگارش کتب
۳. روش ارسطو در به کار بردن قیاس
۴. روش ارسطو در ترتیب کتاب‌هایش
۵. معنی جوهر نزد افلاطون و ارسطو
۶. روش تقسیم نزد افلاطون و ارسطو
۷. قیاس: ارسطو و افلاطون چگونه آن را به کار می‌برد؟
جمع میان آرای دو فیلسوف
۸. مسائل طبیعی؛ در باب دیدن
۹. اخلاق در نظر افلاطون و ارسطو
۱۰. مسئله معرفت؛ مُثُل نزد افلاطون و موضع ارسطو دربارۀ آن نفس و سرنوشت آن
رأی فارابی در معرفت و نفس
۱۱. حدوث و قدم عالم
۱۲. مُثُل افلاطونی و موضع ارسطو
۱۳. پاداش و عقاب
 

در بخشی از مقدمه مترجم و محقق این اثر آمده است: فارابی به لحاظ عملی نیز در زندگی اش پیرو عقاید فلسفی اش بود؛ اگر در میان فلاسفه اسلامی چند فیلسوف را بتوان به عنوان کسانی نام برد که حقیقتاً در عمل فارغ از رنگ و لعاب دنیا بودند فارابی را باید یکی از آنها دانست. او آنچه را که به لحاظ عقلی بدان رسیده بود در زندگی خود عملی می‌کرد. موسیقی را ارج می‌نهاد و در آن رساله‌ای نگاشت و در عمل نیز ساز می‌نواخت. چنان اهل زهد و تأمل و ساده زیستی بود که می‌گفتند او یادآور قدمای فلاسفه است. با اینکه سیف الدوله برای وی مقرّری بسیار زیادی از بیت المال در نظر گرفته بود، او از دریافت آن خودداری می‌کرد و فقط چهار درهم، آن هم برای تأمین قوت روزانه‌اش، قناعت می‌کرد. همه اینها در حالی بود که او دانشمندترین فرد زمانه‌اش بود و می‌توانست زندگی متمولی داشته باشد.

فارابی به راستی مؤسس فلسفه اسلامی و از اساطین علم و حکمت است. گسترۀ دانش وی در علوم مختلف را در آثار متعددش می‌توان شاهد بود. نگاه افسانه‌ای در مورد فارابی این است که او، علاوه بر ترکی و فارسی، که زبان‌های مادری او محسوب می‌شدند، قریب به هفتاد زبان می دانسته است؛ اما بدیهی است که چنین نگاهی آغشته به اغراق است. قرائن نشان از آن دارد که فارابی، علاوه بر ترکی که بدان سخن می رانده و فارسی که زبان ملّی اش بوده، عربی، لاتین، یونانی، و سریانی را نیز می دانسته است.

فیلسوف المسلمین، به اعتقاد بسیاری، نه تنها مؤسس فلسفه نوافلاطونی اسلامی، که بنیان گذار فلسفه اسلامی به طور کلی است. درست است که کندی، نخستین فیلسوف مسلمان، پیش از فارابی می‌زیست، نخستین بار فارابی بود که برخلاف کندی از شرح آرای یونانیان فراتر رفت و به ابداعات فلسفی براساس جهان بینی اسلامی و حتی شیعی دست زد. اما اگر بخواهیم جایگاه او را در فلسفه نوافلاطونی بیان کنیم، باید بگوییم پس از پروکلس، که آخرین نمایندۀ فلسفه نوافلاطونی در غرب است، فارابی را باید بزرگ‌ترین فیلسوف نوافلاطونی در غرب و شرق درنظر آورد. از همین روی نیز، فارابی فیلسوفی بود که نه تنها برای مسلمانان بلکه برای فیلسوفان غربی نیز از ارجی عظیم برخوردار بود. او نزد موسی بن میمون، که به اعتقاد بسیاری مهم‌ترین فیلسوف یهودی است، از چنان ارجی برخوردار است که او گفته است منطق،فرد باید تنها آثار ابونصر فارابی را مطالعه کند. همه آثار او بدون استثنا عالی اند.

جمع میان آرای دو فیلسوف افلاطون الاهی و ارسطو تألیف ابونصر فارابی با ترجمه و تحقیق مهدی فدایی مهربانی به همت انتشارات دانشگاه تهران به بهای ۱۸ هزار تومان منتشر و توزیع شد.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...