توشه‌ای برای آنکه عزم سفر دارد | مصطفی شاه‌محمدپور


«اخلاق و پندهایی برای سیر و سلوک» حاصل گردآوری و تدوین سخنرانی‌های مرحوم آیت‌الله عبدللکریم حق‌شناس، در موضوع سیر و سلوک است، کتابی که به تازگی به همت مؤسسۀ ایمان ماندگار و توسط انتشارات واژه‌پرداز اندیشه به چاپ رسیده‌است.

علامه مجلسی در بحارالانوار در حدیثی از امام‌سجاد علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: «هلک من لیس له حکیم یرشده؛ کسی که دانشمند و حکیمی او را ارشاد نکند، هلاک می شود!»؛ داشتن مربی راه‌یافته و انسان روشن‌ضمیری که بداند زیر و بم سلوک چیست و چطور می‌توان بدون آسیب رساندن به خود و غافل ماندن از وظایف شخصی، خانوادگی، اجتماعی و ... این مسیر را طی نمود، لازم است و هیچ جایگزینی ندارد.

اخلاق و پندهایی برای سیر و سلوک به اشارت استاد حق‌شناس

مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس، صاحب فطرتی پاک و بی‌حجاب بودند که زلالی و صفای توحیدی‌شان در کلام و رفتار ایشان نمایان بود. ایشان در سیر الی الله از مجاهده و ریاضت‌های فراوان فروگذار نکرده و از اساتید مختلفی در عرفان عملی بهره برده بودند. تمامی آنچه را بدست آورده بودند، با معیار شرع مقدس می‌سنجیدند و هزار نکتۀ باریک‌تر از مو برای طالبان حقیقت بیان می‌کردند. ایشان مباحث منسجم و مستقلی در مورد عرفان عملی نداشتند، ولی مواعظ عمومی و منبرهای مسجد امین‌الدولۀ ایشان، پر بود از نکات ناب عرفانی.

کتاب حاضر نیز به پیشنهاد و تأیید برخی شاگردان و شیفتگان آن بزرگوار تنظیم شده‌است که تأیید نهایی آن زیر نظر آیت‌الله جاودان، از تربیت‌یافتگان آن عارف بزرگ الهی، بوده‌است.

محتوای این مجموعه از میان چهار جلد کتاب «مواعظ» معظم‌له (مجموعه سخنرانی‌های ایشان که تا کنون در چهار مجلد به چاپ رسیده‌است) و نیز برخی نوارهای سخنرانی ایشان که هنوز در قالب کتاب درنیامده‌است، استخراج شده و سعی گردیده نکاتی که جنبۀ تربیتی و سلوکی دارند، با کمترین تغییر در چینشی جدید ارائه گردد. همچنین سعی شده که‌ زبان مطالب به زبان وعظ و خطابه نزدیک‌تر باشد تا شاید برای خواننده نفع بیشتری داشته باشد.

جلد اول این مجموعه دارای ۵ فصل و یک مقدمه به قلم مصطفی شاه‌محمدپور است که در آن به کلیات و برخی مباحث مبنایی در سیر و سلوک اشاره شده و جلد دوم نیز دربردارندۀ مطالبی در باب آداب سیر و سلوک است.

فصل اول از جلد اول، طبق روش مرحوم حق‌شناس، ابتدا به «یقظه و خودشناسی» پرداخته و در صدد است تا مخاطب را از خواب غفلت درآورده و در او انگیزه و امید برای حرکت ایجاد کند. فصل دوم، دربارۀ «علم و آگاهی» است که به مباحث کلی ضرورت تعلیم علم نافع و پرهیز از علم مضر پرداخته و آداب و خصوصیات تعلیم و تعلم را مرور می‌نماید. فصل سوم با عنوان «معیارهای سلوک» در صدد بیان روش و غایت مورد قبول عرفان اسلامی است که وجه تمایز آن را با نسخه‌های بدل و انحرافی بیان می‌کند. فصل چهارم با عنوان «موانع سلوکی» به مانعیت چند حجاب و مانع اصلی در سیر الی الله می‌پردازد. فصل پنجم نیز دربارۀ «حقیقت و روش صحیح سلوک الی الله» است و ایمان داشتن، اطاعت عملی، رعایت کامل تقوا، مجاهدۀ با نفس و محاسبه و مراقبۀ دائمی را روش صحیح سلوک اسلامی معرفی می‌نماید.

جلد دوم نیز که دربارۀ «آداب سیر و سلوک» است، ضمن ۱۲ فصل، اهمّ آداب و بایسته‌هایی را که سالک الی الله باید بدان‌ها التزام عملی داشته باشد، تبیین نموده‌است تا سلوک سریع‌تر شده و شخص بتواند از مقدمات و کلیات عبور کرده و با ورود به ملکوت عالم و ارتباط با حقیقت و باطن معارف الهی، آمادۀ جلب عنایات خاص الهی شود.

الف

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...