ما را لیبرال نوکر آمریکا، غرب زده، متخصص بی تقوا و غیره می‌خوانند... انقلاب ایران را به لب پرتگاه سقوط کشانده‌اند، همه مردم را از انقلاب زده کرده‌اند، که هرج و مرج و آشوب و بی نظمی در نظر آنان انقلاب معنی می‌دهد و تصور می‌کنند با بی‌برنامگی و شعارهای تند و احساسات کور و کارهای غیر منطقی می‌توانند انقلاب را به پیروزی برسانند... وقتی قادریم با امریکا مبارزه کنیم که مثل آمریکا از علم و تکنولوژی و تخصص برخوردار باشیم


برشی از کتاب «حماسه عشق و عرفان» اثر شهید دکتر مصطفی چمران


بعضی افراد ادعای انقلابی‌گری دارند، فکر می‌کنند از انقلاب ایران طرفداری می‌کنند و پیروزی انقلاب ایران وابسته به وجود آن‌هاست، در حالی که به سهولت می توان دید ایشان بیش از هر دشمنی لطمه به انقلاب زده‌اند. انقلاب ایران را به لب پرتگاه سقوط کشانده‌اند، همه مردم را از انقلاب زده کرده‌اند، که هرج و مرج و آشوب و بی نظمی در نظر آنان انقلاب معنی می‌دهد و تصور می‌کنند با بی برنامگی و شعارهای تند و احساسات کور و کارهای غیر منطقی می‌توانند انقلاب را به پیروزی برسانند.

مصطفی شهید چمران آمریکایی یا چمران ایرانی؟ | صوت ابراهیم یزدی شریعتی
از چپ: دکتر مصطفی چمران، احسان شریعتی، دکتر ابراهیم یزدی. بعد از تشییع جنازه دکتر علی شریعتی
 

با اعمال آن‌ها چگونه آمریکا توانسته است ایران و انقلاب آن را بدنام کند، ایران را در دنیا منفرد نماید، در محاصره اقتصادی بفشارد، اختلافات داخلی را دامن بزند، نارضایتی مردم را روزافزون کند و ....

می‌خواهیم با آمریکا مبارزه کنیم و تا زنده‌ایم با آمریکا و سیستم آن و ظلم و جنایات آن مبارزه خواهیم کرد، ولی نه از روی دیوانگی، نه با شعارهای تو خالی، نه با هرج و مرج و آشوب، زیرا می‌دانیم وقتی قادریم با امریکا مبارزه کنیم که مثل آمریکا از علم و تکنولوژی و تخصص برخوردار باشیم و ....

ما می‌گوییم برای تقوی معیار بگذارید که قابل قبول همگان باشد... ولی تقوی چیست؟ آیا ریش گذاشتن است؟ آیا ادعاهای گزاف بافتن است؟ کسانی ادعای تقوی می‌کنند که در نظر من بی‌تقواترین آدم‌ها هستند، اسم اسلام و انقلاب را ضایع می‌کنند، دروغ، تهمت، شارلاتانی، زد وبند و حقه بازی، لجن مال کردن مردم بی گناه، شایعه دروغ ساختن و مخالفین خود را با قلدری و زرنگی از میدان به در بردن،؟! ... این‌ها متقی نیستند.

دل‌مان می‌سوزد، می‌خواهیم فریاد بزنیم، اعتراض کنیم، ولی می دانیم که تف سر بالاست. گریه می‌کنیم، خواهش می‌کنیم، می خواهیم راه نشان دهیم، فورا فحش و تهمت شروع می شود، ما را لیبرال نوکر آمریکا، غرب زده، متخصص بی تقوا و غیره می‌خوانند. این‌ها هم برای ما مهم نیست، ولی فورا قلب خود را می بندند و به نصایح ما توجه نمی‌کنند و آن هدف غایی ما که نجات انقلاب است، عاید نمی شود.

...

بشنوید خودزندگی‌نامه، خاطرات و درددلهای شهید مصطفی چمران را.

تولد، تحصیل و کار، دانشگاه تهران، دانشگاه کالیفرنیا، امام موسی صدر، آمریکا و...

انجمن اسلامی دانشجویان؛ 16آذر؛ دانشکده فنی؛ مصدق، لبنان، نهضت آزادی، مهندس بازرگان و...


................ هر روز با کتاب ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...