کتاب «بهروز غریب‌پور» جلد نخست از مجموعه ماندگاران صحنه در بازار کتاب عرضه شد.

جلد اول ماندگاران صحنه: بهروز غریب پور

هنرآنلاین: این کتاب به کوشش رحمت امینی در قالب گفت‌وگو با بهروز غریب‌پور انجام شده و نشر یافته است.

کتاب با مقدمه رحمت امینی آغاز می‌شود و در ادامه گفت‌وگو با غریب‌پور صفحه 11 تا 97 کتاب را در برمی‌گیرد. در ادامه دو مقاله با عناوین «قوس زندگی مسافر غبار گرفته گیتی تئاتر آقا بهروز غریب‌پور» نوشته نصرالله قادری و «عبور از اندیشه‌های نخستین» غزل اسکندرنژاد را می‌خوانیم. سال‌شمار زندگی، شجره‌نامه‌ها و عکس‌ها نیز پایان بخش کتاب هستند.

در بخشی از یاداشت امینی آمده است: «یکی از مهم‌ترین و ارزنده‌ترین اقدام‌ها برای درک و فهم بهتر تحولات تاریخی در عرصه‌های گوناگون پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی، ثبت و ضبط سیر پیدایش و دگرگونی آن‌هاست. به ویژه در پدیده‌ایی مانند تئاتر که ویژگی‌اش زنده بودن است. نزد تمامی ملل نیز درباره تئاتر، به‌طور ویژه، افزون بر آثار نظری و عملی که درام‌نویسان و مولفان دست به خلق و تالیف‌شان زده‌اند، بخشی وجود دارد با عنوان تاریخ شفاهی و منظور این است که در برهه‌های از زندگی هنرمندان، گفت‌وگوهای با آن‌ها صورت گرفته تا خود به بیان تلاش‌ها و دستاوردهای دوره زندگی‌شان بپردازند و در این مسیر، خوانندگان و علاقه‌مندان بتوانند بی‌واسطه با نظرگاه و چندوچون زندگی هنری و نحوه خلق آثار این هنرمندان آشنا بشوند و پژوهشگران نیز افزون بر منابعی که دیگران درباره هنرمندان و آثارشان نوشته‌اند مستقیما با دیدگاه‌های هنرمندان، مرتبط شوند.»

غریب‌پور در کتابی که به خودش تعلق دارد با جزییات پاسخ‌گوی سوالات است و با صراحت درباره اتفاقات سخن گفته است. در پاسخ به این پرسش که آیا قصد دارید به سراغ آثار دیگری هم‌چون ارداویرافنامه و نیز ... بروید که برای نمایش عروسکی بسیار مناسب‌اند؟ پاسخ داده است: «من وظیفه اولم شناساندن شعرا و دوران‌شان است. اگر عمری باقی باشد به سراغ بقیه نیز می‌روم. آخرین کاری که کردم «شیخ صنعان و دختر ترسای» بود که می‌خواستم نشان دهم چگونه می‌شود یک اثر دراماتیک خواب در خواب باشد و عطار چگونه فکر کرده که خواب در خواب در خواب را می‌توان به زبان شاعرانه گفت و آن را به اثری ماندگار مبدل کرد. من نیز آن را به زبان نمایش عروسکی تصویر کرده‌ام و با نام «اپرای عشق» به روی صحنه بردم، زیرا که عطار در داستانش حق مطلب را در مورد عشق، عاشقی و عاشقانه عمل کردن ادا کرده و به نظرم اگر خود حضرت عطار این داستان را در دل «منطق‌الطیر» روایت نکرده بود، عنوانی شبیه به آنچه که من انتخاب کرده‌ام، انتخاب می‌کرد. در حال حاضر نیز لیبره‌توی «همای و همایون» را نوشته‌ام تا به خواجوی کرمانی ادای دین بکنم، بنابراین «ارداویراف نامه» نوبتش نرسیده است.»

بهروز غریب‌پور متولد سال 1329 سنندج، کارگردان سینما، تئاتر و اپرای عروسکی ایرانی است. او در خانواده‌ای فرهنگی متولد شده و تحصیلات خود را در رشته هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و همچنین در آکادمی هنرهای دراماتیک رم به انجام رسانده و از تاثیرگذارترین چهره‌های تئاتر ایران محسوب می‌شود. در کارنامه کاری او کارگردانی بیست اثر صحنه‌ای هم‌چون «کلبه عمو تم» و «بینوایان»، 10 اپرای عروسکی چون «مکبث» و «خیام»، ساخت چهارده فیلم کوتاه و بلند از جمله «با عشق تا آخرین نفس» و «اردک لی» دیده می‌شود. ترجمه و تالیف چندین کتاب و همچنین مدیریت و ساخت برخی اماکن فرهنگی و هنری از جمله تبدیل پادگان به خانه هنرمندان و تبدیل کشتارگاه تهران به فرهنگسرای بهمن از دیگر فعالیت‌های اوست.

کتاب «بهروز غریب‌پور» در 180 صفحه و با قیمت 20 هزار تومان توسط انتشارات نمایش منتشر شده است.

هنر |
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...