احسان عباسلو در گفت‌وگو با خبرنگار فارس درباره تازه‌ترین اثر خود با عنوان «داستان کوچک ایرانی» اظهار داشت: ایده کتاب به کارگاه‌های داستان کوتاه کوتاه در حوزه هنری برمی‌گردد که در راستای جشنواره‌های داستانک نویسی با دبیری خانم سارا عرفانی برگزار شد و باید در این جا از ایشان که باعث و بانی خیر شد، یاد و تشکر کنم.

داستان کوچک ایرانی احسان عباسلو

وی ادامه داد: اولین کارگاه‌ها، کارگاهی بود که در حاشیه مسابقه داستان‌نویسی با عنوان «داستان لوح: اشکواره، داستان کوتاه کوتاه عاشورایی» برگزار شد. مدرس آن کارگاه من بودم و ناگزیر تمام مطالبی که در آن کارگاه گفتم، حاصل تجارب و مطالعات شخصی بود. در ادامه جدیت و اصرار و اراده خانم عرفانی برای استمرار مسابقاتی در این قالب و داشتن کارگاه‌های دیگر و از طرفی نداشتن منبع مناسبی که به واقع کار علمی باشد و نه صرفاً ترجمه دیدگاه‌های دیگران در غرب، باعث شد ایده نوشتن یک جزوه ۷۰ تا ۸۰ صفحه‌ای برای استفاده علمی به ذهنم خطور کند.

عباسلو با بیان اینکه وقتی شروع کردم، داوری مسابقات دیگر در این قالب و نیز علاقه و مطالعه شخصی باعث شد حجم این نوشته بیشتر و بیشتر شود، توضیح داد: هرگز فکر نمی‌کردم ماحصل کار به بیش از ۱۰۰۰ صفحه برسد. با توجه به حجم نوشته تصمیم گرفتم کتاب به دو جلد تقسیم شود که مزایای فراوانی هم این کار دارد.

این مترجم به دو جلدی بودن کتاب و مزایای آن اشاره کرد و ابراز داشت: اولین مزیت این که به واسطه این دو جلد می‌توان مقایسه‌ای میان جریان مینی‌مال‌نویسی غرب و کوچک‌نویسی ایرانی انجام داد. دیگر این که شاید افرادی مایل باشند فقط در یک ناحیه، غرب یا شرق به مطالعه این نوع داستانی بپردازند. پس در این گرانی قیمت‌ها باید هزینه کمتری کنند و دو جلد بودن کتاب کمک می‌کند هر یک را که دوست دارند، تهیه کنند.

به گفته عباسلو، از همه مهم‌تر این که با دوجلدی شدن می‌تواند اثبات شود ما خودمان در این قالب چه پیشینه قوی داشته‌ایم و متأسفانه هرگز به داشته‌های خودمان توجه نکرده‌ایم و در همه چیز سراغ آرای غربی می‌رویم که کمتر از ما تجربه و حتی بررسی علمی دارند. تفاوت نگاه به قالب و به کیفیت داستان‌ها در غرب به حدی است که کاملاً نشان می‌دهد هیچ مبنای تئوریکی هنوز نتوانسته مینی‌مال غربی را سروسامان بخشد. حتی در غرب در یکی از مجموعه داستان‌های مطرح که فکر کنم در ایران نیز ترجمه شده، نوشته‌ای با دو صفحه و نیم حجم، داستان فلش معرفی شده در حالی که همان گونه که از کلمه فلش برمی‌آید باید داستانی بسیار بسیار کوتاه باشد.

وی گفت: این یعنی ما خیلی از غرب جلوتر بوده‌ایم، اما هرگز داشته‌های علمی خودمان را در این راستا جدی نگرفته‌ایم تا به آرای واحد برسیم. به هرحال این کتاب جلد اول بوده و مربوط به کوچک‌نویسی در ایران است.

عباسلو با بیان اینکه نکته قابل تذکر عبارت «کوچک‌نویسی» است، خاطرنشان کرد: شاید برای خیلی‌ها کلمه کوچک برای این نوع داستان غریب بیاید، اما هم در کتاب و هم در کارگاه‌های مختلف متذکر شده‌ام که کوتاه یعنی حرکت در یک بُعد؛ در حالی که ذات داستان ایرانی حرکتی چند بُعدی و از آن جمله جنبه‌های متعالی وجود و کمال شخصیتی بوده است.

وی گفت: کلمه کوچک نسبت به کوتاه این مزیت را دارد که چند بعدی است. در گذشته نیز چنین ایده‌هایی داشته‌ایم مانند شعر حجم که سابق بر این چنین دیدگاهی، البته با نگاهی روشنفکرانه به شعر داشت.

این مترجم ضمن بیان اینکه کتاب «داستان کوچک ایرانی» در قالب ۱۲ بخش به نظریه‌های قدیم و جدید در باب کوچک‌نویسی می‌پردازد و از این نظر مرجعی بسیار ارزشمند برای پژوهشگران این قالب داستانی می‌تواند باشد، ادامه داد: آرای جدیدی هم در لابلای این نظریات مطرح شده‌اند که می‌توانند کمک به رشد و اعتلای این قالب داشته باشند.

مترجم کتاب «دری مرا می‌خواند» اضافه کرد: دو بخش جالب در این کتاب یکی داستان کوچک در عرصه ادبیات دینی است و دیگری کوچک‌نویسی در عرصه ادبیات دفاع مقدس که فکر می‌کنم برای علاقه‌مندان این دو حوزه هم جالب باشند.

وی در پاسخ به این سوال که به مزیت‌های دیگر کتاب اشاره کنید، افزود: این کتاب به دیگر کتاب‌های موجود در این قالب آن است که بسیار گسترده‌تر و فراگیر‌تر از آن‌ها بوده و نظریات جدیدی را هم مطرح کرده است. بماند که کتاب‌های فعلی بازار صرفاً ترجمه‌های ناقصی از گفتارها و نوشتارهای غربی هستند و حتی برخی بدون فهم درست مطالب فقط به ترجمه و انتقال آرای غلط دست زده‌اند.

عباسلو ضمن تاکید بر این سخن که با توجه به فراگیر شدن موج کوچک‌نویسی در ایران زمان آن رسیده تا مراکز علمی و فرهنگی به تحقیق بیشتری در این خصوص بپردازند، ادامه داد: این کتاب می‌تواند سرآغاز خوبی برای مباحث بعدی باشد.
متاسفانه کمبود کاغذ و حجم زیاد کتاب، انتشار آن را بسیار عقب انداخت. ناشران حاضر به سرمایه‌گذاری برای کارهای تحقیقی حجیم نیستند و همین باعث شده کتابی که باید ابتدای سال ۹۸ منتشر می‌شد، انتهای سال ۹۸ مجوز بگیرد و فروردین امسال منتشر شود! اما مدیر نشر «افق بی‌پایان» چنین جسارتی را در بازار رنگ باخته نشر به خرج داد و کتاب را منتشر کرد که جای تقدیر دارد.

این نویسنده در پایان عنوان کرد: مایلم با رعایت اصول کوچک‌نویسی فقط بگویم «کتاب مفیدی است و مطالعه آن توصیه می‌شود».

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...