یک فیلسوف فرانسوی اعلام کرد، "هری پاتر" یک چپ‌گراست و هفت کتاب "جی. کی. رولینگ" انتقاد تند علیه انگلیس "مارگارت تاچر"ی محسوب می‌شوند!

در فاصله‌ی یک‌ روز به انتشار نسخه‌ی فرانسوی کتاب "هری پاتر و قدیسان مرگ‌بار"، روزنامه‌ی چپ‌گرای "لیبراسیون" با دعوت از "ژان کلود میلنر" - فیلسوف فرانسوی - به نقد پرفروش‌ترین کتاب‌ نوجوان در جهان نشست.

"میلنر" در این‌باره گفت: «ابتدا باید بگویم هری پاتر کاملا سیاسی است و این کتاب‌ها، انگلستان امروزی را توصیف می‌کنند. با خواندن کتاب‌های هری پاتر می‌توان فهمید، رولینگ مانند بسیاری از انگلیسی‌های فرهیخته، معتقد است که یک انقلاب "تاچر"گونه‌ی واقعی وجود داشته که فاجعه بوده و او معتقد است، فرهنگ تنها فرصت برای بقای علوم خفیه است.»

به گزارش ایسنا به نقل از فرانس‌پرس، این فیلسوف فرانسوی افزود: ‌«دنیای جادویی هری، بویژه مدرسه‌ی علوم جادوگری هاگوارتز، نوعی ابزار مقاومت مقابل طبقه‌ی متوسط پیروز به نمایندگی از مشنگ‌ها (افرادی که از استعدادهای بالقوه‌ی جادوگری برخوردار نیستند) فراهم می‌آورد. عمو و خاله‌ی هری مانند قهرمانان دنیای مارگارت تاچر زندگی می‌کنند؛ در کشوری کوچک و تمیز که تمامی خانه‌ها شبیه هم‌اند. همچنین می‌توان گفت، انگلیس امروزی دنیایی است که در آن، مشنگ‌ها قدرت را به‌دست گرفته‌اند، ابتدا از سوی مارگارت تاچر و سپس تونی بلر؛ دنیایی که به قدرت مطلقه‌ی طبقه‌ی متوسط ، آزادی کامل داده شده است.»

این استاد زبان‌شناسی دانشگاه پاریس همچنین گفت:‌ «در قسمتی از رمان "زندانی آرکابان" که خاله‌ی هری پاتر مانند یک بالن به هوا فرستاده می‌شود، نوعی تمسخر مارگارت تاچر است. این اشاره‌ای به فیلم "دیکتاتور بزرگ" چارلی چاپلین است که در آن یک مرد قدرتمند از طبقه‌ی متوسط دیوانه می‌شود.»

به عقیده‌ی پروفسور "میلنر"، هاگوارتز یک پناهگاه برای اقلیتی است که آرزو دارد تمدن را برابر خطرات جهانی‌سازی حفظ کند. علاوه بر آن، به‌کارگیری کلمات یونانی و لاتین در کتاب‌های هری ‌پاتر، نوعی پادزهر برای جامعه‌ی انگلیس امروزی است، که پول تنها ارزش برای آن‌هاست.

او افزود: «در دنیای هاگوارتز مطمئنا نابرابری‌هایی وجود دارد؛ اما از آن‌جایی‌که همه از فرهنگ برخوردارند، "هرمیون"، که یک مشنگ‌زاده است، از "مالفوی" که یک جادوگرزاده است، بهتر کار می‌کند. هری پاتر یک ماشین جنگی برابر تاچر و بلر و روش زندگی آمریکایی است.»

میلنر اظهار کرد: «رولینگ یک آزادی‌خواه واقعی است که علاقه‌اش به او انگیزه می‌دهد. گویی می‌گوید جادوگرهای واقعی چاپلوسان تونی بلر نیستند؛ بلکه مردمانی‌اند که لاتین و یونانی می‌دانند.»

این پروفسور فرانسوی "ولدمورت" را ابرچاپلوس توصیف کرد و گفت: «او جادوگری است که نشان می‌دهد فرهنگ به تنهایی نمی‌تواند دنیا را نجات دهد. این قدرت وحشتناک که ولدمورت به‌دنبال آن است و ما آن را استبداد می‌نامیم، یکی از موضوعات داستان هری پاتر است که در ادبیات انگلیس از "چارلز دیکنز" تا "جورج اورول" ادامه داشته است.» 

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...