«مرد سوم»، اثر گراهام گرین، با ترجمه محسن آزرم، منتشر می‌شود. شخصیت اصلی این اثر، در مسیر کشف حقیقتی درباره دوستش، بر سر دوراهی مادیات و اخلاق مانده و در این میان، خاطرات مشترک، او را رها نمی‌کند.

به گزارش ایبنا، «مرد سوم» اثری داستانی است که قرار نبود به یک رمان تبدیل شود و گرین زمانی که شروع به نگارش آن کرد، طرح یک فیلم‌نامه را در ذهن داشت. با این حال، این اثر، هم در قالب یک رمان و هم یک فیلم‌نامه نوشته شده است؛ اثری که در سال 1949 میلادی، فیلمی سینمایی بر اساس آن ساخته شد.

در نسخه سینمایی این اثر، تغییراتی کوچکی اعمال شده، مثلا نام برخی شخصیت‌ها تغییر یافته، یا ملیتی متفاوت برای آن‌ها برگزیده شده است. این اثر داستانی، توسط اورسن ولز به فیلمی سینمایی تبدیل شد و توانست جایزه اول جشنواره کن را دریافت کند. بعد از به نمایش درآمدن فیلم «مرد سوم» بود که آثار گرین با استقبال سینماگران مواجه شد و بسیاری از کارگردانان، با اقتباس از نوشته‌های گرین، فیلم‌های سینمایی زیادی ساختند. در واقع اکران همین فیلم بود که تقاضا را برای انتشار کتاب بالا برد و کتاب «مرد سوم» را به یکی از پرفروش‌ترین آثار داستانی آن دوران تبدیل کرد.

گراهام گرین، رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی و سینمایی است که در سال 1904 میلادی به دنیا آمد و داستان‌های کوتاه پرشماری منتشر کرد. بیشتر آثار او در حول و حوش وقایع سیاسی و انقلابی قرن بیستم روی می‌دهد.
 
در رمان «مرد سوم»، شخصی به نام «رولو» تمام تلاش خود را برای کشف حقیقتی درباره بهترین دوستش انجام می‌دهد و این جست‌وجو را تا کشف حقیقت ادامه می‌دهد. این اثر، داستانی است درباره قاچاق مواد مخدر که نویسنده آن را با مهارت خاصی نوشته است.

از
گراهام گرین تاکنون آثاری چون «سفر به دنیای خاله آگوستا»، «آمریکایی آرام»، «مرد دهم»، «اسلحه‌ای برای فروش»، «جان کلام» و «مامور معتمد» در ایران ترجمه و منتشر شده است.

«مرد سوم» نخستین بار، در سال 1376، با ترجمه عباس اکبری، از سوی انتشارات «برگ» روانه بازار کتاب ایران شده است.

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...