کتاب «در انتظار پدر» شامل مادرانه‌های شهید محمدرضا تورجی‌زاده نوشته کبری خدابخش دهقی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

در انتظار پدر مادرانه‌های شهید محمدرضا تورجی‌زاده

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌ کتاب «در انتظار پدر؛ روایت زندگی شهید محمدرضا تورجی زاده (فرمانده گردان یازهرا(س))؛ از زبان مادر»‌ نوشته کبری خدابخش دهقی به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب بر اساس خاطرات و ناگفته‌های مادر شهید محمدرضا تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا(س) نوشته شده است. بازه زمانی خاطرات هم از زمان تولد تا شهادت محمدرضا تورجی‌زاده را در بر می‌گیرد.

گذراندن دوران کودکی تا اتفاقات پیش از پیروزی انقلاب و وقتی جنگ مهمان ناخوانده‌ همه‌ خانه‌ها می‌شود. در بین این اتفاقات بزرگ شدن محمدرضا لحظه به لحظه روایت شده است.

در قسمتی از این‌کتاب آمده است:

-حس تنهایی و تنهاشدن داشتم. علیرضا برگشت. صدایش زدم و گفتم: «مادر، علیرضا، داداشت کوجاست؟»
- نگران نباش مامان، بیمارستان تهرانه. عصری بلیط می‌گیرم تا با بابا برین و یه سری بزنین و برگردین.
- عصر دیره، برای خودم بلیط بگیر تا برم.
نشست روبه‌رویم. به چشمانم زل زد. نگاهم کرد، نگاهم کرد و آن‌قدر نگاه کرد و سکوت کرد و بغض کرد که گفتم: «علیرضا، ممد شهید شده؟»
چشمانش را که به نشانه تأیید بست، همه دنیا دور سرم چرخید. مثل طبل توخالی شدم که هر صدایی در آن چند مرتبه تکرار می‌شود. کمرم تیر کشید؛ گویی دو تا سطل آب یخ رویم ریختند. می‌لرزیدم. نه کم؛ زیاد. دست خودم هم نبود. چقدر نداشتن ممد قرار بود سخت باشد؛ اما گریه نکردم. انگار خانه آرزوهایم ویران شده بود. چشمانم یاری‌ام کردند و برای عزیزترینم نباریدند. چند تا پتو رویم انداختند؛ اما این لرزش لعنتی رهایم نمی‌کرد. در پنجمین روز اردیبهشت سال ۱۳۶۶، عمر دنیایی ممد من تمام شد.

این‌کتاب با ۱۰۳ صفحه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...