کتاب «یک هفته پُراز شنبه»  [Eine Woche voller Samstage] به نویسندگی و تصویرگری پاول مآر [Paul Maar] آلمانی و ترجمه مهدی شهشهانی از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روانه‌ی بازار نشر شد.

یک هفته پراز شنبه»  [Eine Woche voller Samstage] پاول مآر [Paul Maar]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، در این کتاب نویسنده، داستان جذاب و خنده‌دار شخصیتی به‌نام «آقای تاشن بیر» را در یک هفته روایت کرده و ادامه آن را در کتاب دیگری با عنوان «بازگشت زامس در روز شنبه» آورده است.

بر اساس این خبر، آقای تاشن بیر یک انسان ترسوست که شدیداً از خانم صاحب‌خانه «کلم قرمز» می‌ترسد، از رئیس خود حساب می‌برد و اصولاً در برابر افرادی که به او بد و بیراه می‌گویند و با او آمرانه برخورد می‌کنند کوتاه می‌آید… تا این‌که در یک روز شنبه، یک زامس سر راه او قرار می‌گیرد و تصمیم به ماندن نزد او می‌گیرد.

پاول مآر نویسنده این اثر در سال ۱۹۳۷ در شهر شواین فورت، در آلمان به دنیا آمده و علاوه بر آثار متعددی که برای کودکان و نوجوانان به رشته‌ی تحریر درآورده، نمایش‌نامه‌هایی برای رادیو و صحنه نیز نگاشته و تصویرگری آثارش را خود بر عهده گرفته است.

وی تاکنون جوایز متعدد بین‌المللی از جمله جایزه آکادمی ادبیات کودکان و نوجوانان آلمان، جایزه دولتی اتریش و جایزه برادران گریم را دریافت کرده است.

کتاب «یک هفته‌ی پُر از شنبه» برای گروه سنی نوجوان «۱۵+» سال با شمارگان ۲ هزار و۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...