رمان «دیربار» [Det dyrebare یا The Cold Song]  نوشته لین اولمان [Linn Ullmann] با ترجمه کیواندخت ناظرعمو (دالبرگ) توسط نشر داستان منتشر و راهی بازار نشر شد.

دیربار [Det dyrebare یا The Cold Song]  لین اولمان [Ullmann, Linn]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان ترجمه جدیدی هم که نشر داستان به‌تازگی چاپ کرده، «دیربار» نوشته لین اولمان است که توسط کیواندخت ناظرعمو (دالبرگ) ترجمه شده است.

لین(کارین بِیت) اولمان مولف این‌کتاب، نویسنده و منتقد ادبیات است که نهم آگوست 1966 در اُسلو, نروژ بدنیا آمده است. لینْ دخترِ لیو اولمان هنرپیشه، نویسنده و کارگردان نروژی، و اینگمار برگمان کارگردان سینما، تئاتر و نمایشنامه‌نویس سوئدی است. او در اُسلو و نیویورک بزرگ شده است.

از این‌نویسنده شش‌کتاب منتشر شده و به‌جز نگارش کتاب‌های داستانی در زمینه روزنامه‌نگاری و نقد ادبی هم فعالیت داشته است. «دیربار» دومین کتابی است که کیواندخت ناظرعمو از لین اولمان ترجمه می‌کند و پیش‌تر کتاب «بیقراران» از او با قلم همین‌مترجم توسط همین‌ناشر چاپ شده است.

فرم نوشتن لین اولمان مستقیم و ساده نیست. او در خیلی از فرازهای نوشتار خود، انتهای یک پاراگراف یا جمله، از ادامه‌ تعریف حادثه یا موضوعی خاص، خارج می‌شود و به تعریف حادثه یا موضوعی کاملاً متفاوت می‌پردازد، اما دوباره بعد از چند پاراگراف و یا در دو سه صفحه‌ بعد به ادامه‌ تعریف آن حادثه یا موضوع خاص برمی‌گردد. اولمان در ترسیم چگونگیِ احساساتِ شخصیت‌های داستانِ خود با مهارت عمل می‌کند. خواننده به‌خوبی آن احساسات را درک می‌کند و همراه شخصیت‌های داستان نگران می‌شود، متأثر می‌شود، می‌خندد، عصبانی و ناامید می‌شود و یا بیچارگی و درتنگنابودن را احساس می‌کند.

در داستان «دیربار»، زندگی جان دِریر در حال از هم پاشیدن است. پروژه‌ نوشتنِ یک اثر بزرگ ادبی که آن را شروع کرده بوده به جایی نرسیده، به بن‌بست خورده، دچار فلج نویسندگی شده، نمی‌تواند کتابش را به پایان برساند، و به زنش خیانت می‌کند. زنِ جان، سیری دریر – برودال، صاحب رستوران و سرآشپز، با مسایل و مشکلات خود سر و کلّه می‌زند. نه جان و نه سیری نمی‌دانند چطور باید دختر نوجوان و سرکش خود، آلما، را درک و اداره کنند. همه چیز از وقتی شروع می‌شود که می‌له پرستار بچه‌ها بدونِ ردپایی ناپدید می شود. خبر نداشتن، ندانستن از اینکه چه اتفاقی افتاده است، زندگی تمام خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد و در مدت کوتاهی داستانی از عشق، حرص و خیانت، زندگی پنهان و روابط دردناک آشکار می‌شود.

این‌کتاب هم با 370 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 95 هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...