فیلم مستند «دلبند» به کارگردانی یاسر طالبی و تهیه‌کنندگی الهه نوبخت، به عنوان بهترین فیلم مستند نیمه‌بلند این رویداد سینمای به انتخاب تماشاگران معرفی شد.

به گزارش ایسنا،، بیست و ششمین دوره جشنواره مستند هات‌داکس با بیش از ۲۰۰ هزار مخاطب از تاریخ ۲۵ آوریل الی ۵ می ۲۰۱۹ (۵ تا ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸) در شهر تورنتو کانادا برگزار شد و مستند «دلبند» ساخته یاسر طالبی در بخش «ویترین جهان» این جشنواره معتبر، در کنار ۲۹ مستند دیگر نمایش داده شد و در نهایت به عنوان بهترین فیلم مستند نیمه‌بلند از نگاه تماشاگران شناخته شد.

این فیلم قصه‌ی زندگی دشوار اما شیرین یک مادر هشتاد و سه ساله و تنها به نام «فیروزه» را روایت می‌کند که زندگی منحصر به فردی در دل رشته کوه‌های البرز دارد.

«دلبند» محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شرکت تصویر گستر الهه پارسی (الی ایمیج) به مدیریت الهه نوبخت است که پخش بین‌الملل این فیلم را نیز بعهده دارد.

این فیلم طی روزهای اخیر، جایزه بهترین فیلم مستند پانزدهمین دوره جشنواره «کازان» روسیه شده و تقدیر ویژه هیأت داوران شصت و هفتمین دوره جشنواره «ترنتو» ایتالیا را نیز از آن خود کرده بود.

جشنواره «هات‌داکس» کانادا، مهمترین و بزرگ‌ترین رویداد سینمای مستند در آمریکای شمالی است. این جشنواره که یکی از مهمترین مکان‌ها برای مشاهده و بحث پیرامون مستندهای برجسته سال است، برای ترویج و تولید فیلم مستند در جهان پایه‌گذاری شده و هر سال بیش از ۲۰۰ فیلم در این رویداد به نمایش گذاشته می‌شود و حدود ۲۰۰۰ مستندساز، تهیه‌کننده، خریدار و توزیع‌کننده فیلم مستند از سراسر جهان در جشنواره حضور پیدا می‌کنند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...