شنل | نیکولای گوگول

13 فروردین 1385

کارمندی دون‌پایه متوجه پارگی شنل کهنه‌اش می‌شود و آن را نزد خیاط می‌برد و خیاط نیز به او می‌گوید که پارچه آنقدر پوسیده است که جای سوزن زدن ندارد... شبها چراغ روشن نمی‌کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می‌کند و... به هزار زحمت موفق می‌شود که شنل نویی بخرد... شنل را از او می‌دزدندو بر اثر این واقعه بیمار می‌شود و از شدت ناراحتی بالاخره می‌میرد...

شنل | نیکولای گوگول
شنل
[Shinel]. (The Overcoat) رمانی از نیکولای واسیلیویچ گوگول (2) (1809-1852)، نویسنده روس، که در 1842 منتشر شد. موضوع کتاب از حادثه‌ای عادی گرفته شده است: آکاکی آکاکیویچ (3)، کارمندی دون‌پایه، به هزار زحمت موفق می‌شود که شنل نویی بخرد. روزی شنل را از او می‌دزدند. او بر اثر این واقعه بیمار می‌شود و از شدت ناراحتی بالاخره می‌میرد. عناصر اصلی این کتاب اساساً با شیوه کار گوگول، که گاهی واقع‌بینانه و گاهی تخیلی است، همچنان مطابقت دارد. داستایفسکی (1) این داستان را منشأ کل ادبیات جدید روسی می‌دانست. ارزش این کتاب هم مثل بازرس و نفوس مرده در تحلیلهای عمیق آن است. از آن دم که قهرمان کتاب متوجه پارگی شنل کهنه‌اش می‌شود و آن را نزد خیاط می‌برد و خیاط نیز به او می‌گوید که پارچه آنقدر پوسیده است که جای سوزن زدن ندارد، همه حوادث به نحو جالب توجهی صورت می‌گیرد. قهرمان برای تهیه پول شنل تازه زحمات زیادی را تحمل می‌کند: شبها چراغ روشن نمی‌کند، چند وعده غذا و بسیاری چیزهای دیگر را حذف می‌کند. تمام این حوادث کاملاً طبیعی بیان شده است. واقع قضیه این است که شنل نوعی «کمال مطلوب» را مجسم می‌کند که وقتی قهرمان موفق به تحقق بخشیدن آن می‌شود، به نظرش می‌آید که هاله‌ای از نور دور سرش را گرفته است. ولی افسوس که این سعادت دیری نمی‌پاید. در جریان شامی که دوستان به مناسبت این «واقعه» برایش ترتیب داده‌اند، شنل به سرقت می‌رود. این داستان واقع‌بینانه با پایانی تخیلی و ناراحت‌کننده پایان می‌پذیرد. البته، خواننده با توجه به بعضی قسمتهای خنده‌آور کتاب، آماده قبول این صحنه است ولی شاید این پایان دلیلی هم داشته باشد و به نویسنده امکان طرح مسئله‌ای اخلاقی می‌دهد. شاید ظاهر شدن شبح آکالی آکاکیویچ موجب بهبود رفتار رئیس مورد بحث نسبت به دیگر کارمندان شود. تأثیر داستان شنل، در ادبیات روسیه بلافاصله بعد از گوگول، بیشتر به جهت جنبه واقع‌بینانه و روان‌شناختی آن بود. فقط مدتها بعد بود که معنای عمیق انسانی عناصر خنده‌آوری که نویسنده در اغلب نوشته‌هایش آورده بود آشکار گردید.

ایرج علی‌آبادی. فرهنگ آثار. سروش

1.Dostoevski 2.Nikolai Vasilievic Gogol 3.Akaki Akakievic

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...