اسکات فیتز جرالد

28 اسفند 1384

اسکات-فیتز-جرالد

هنگامی که ۱۳ ساله بود نخستین رمان کارآگاهی خود را در روزنامه مدرسه به چاپ رساند. در ۱۶ سالگی برای کوتاهی در درس خواندن از آکادمی سنت پاول اخراج شد. در 1913 به دانشگاه پرینستون Princeton وارد شد و در 1917 بدون دریافت هیچگونه مدرکی از آن بیرون آمد، در حالی که پشت سر خود تصویری از پسری پرجاذبه، بلندپرواز، پرعقده و آگاه از استعدادهای ادبی خویش، برجای گذارد. پس به خدمت ارتش درآمد و تا 1915 در آن باقی ماند.

فرانسیس اسکات کی فیتز جرالد، Fitzgerald, Francis Scott Key داستان‌نویس امریکایی (1896-1940) در خانواده‌ای ایرلندی نسب و در ایالت مینسوتا Minnesota زاده شد. هنگامی که ۱۳ ساله بود نخستین رمان کارآگاهی خود را در روزنامه مدرسه به چاپ رساند. در ۱۶ سالگی برای کوتاهی در درس خواندن از آکادمی سنت پاول اخراج شد. در 1913 به دانشگاه پرینستون Princeton وارد شد و در 1917 بدون دریافت هیچگونه مدرکی از آن بیرون آمد، در حالی که پشت سر خود تصویری از پسری پرجاذبه، بلندپرواز، پرعقده و آگاه از استعدادهای ادبی خویش، برجای گذارد. پس به خدمت ارتش درآمد و تا 1919 در آن باقی ماند، بی‌آنکه امکان یابد که به اروپا سفر کند. همین امر موجب اولین سرخوردگی در زندگیش گشت، اما توانست در اوقات بیکاری به نوشتن داستان و قصه بپردازد. پس از پایان جنگ به نیویورک بازگشت، در مؤسسه‌ای تبلیغاتی به کار پرداخت و داستانهای کوتاهی در مجله‌های ادبی منتشر کرد که پیروزی یافت. این پیروزی او را بر آن داشت که یادداشتهای ادبی و قطعه‌هایی را که در دوره خدمتش در ارتش بر کاغذ آورده بود، فراهم آورد، بدین طریق نخستین رمانش با عنوان این سوی بهشت this Side of Paradise در 1920 انتشار یافت که هم از نظر فروش و هم جلب توجه منتقدان به پیروزی بزرگی دست یافت. این اثر نوعی بیانیه بود که چهره نسل جوان بعد از جنگ را در برجسته‌ترین و جالب‌ترین وضع و حالت پیش چشم می‌گذارد و همدردی صادقانه و ستایش‌آمیز نویسنده را با جوانان نفرت‌زده و بیکار و بانزاکت آشکار می‌سازد.

این سوی بهشت فیتز جرالد را از برجسته‌ترین شخصیتهای ادبی عصر معرفی کرد و به او امکان داد که با هنرپیشه زیبایی به نام زلدا سیر ازدواج کند. پس از ازدواج فیتز جرالد با همسرش به سفر پرداخت و به نوبت در ریویرا، پاریس، واشنگتن و نیویورک اقامت کرد، اما این زندگی دلخواه پایانی غم‌انگیز یافت. زلدا به جنون مبتلا شد و سراسر زندگی نویسنده را با تلخی و مشقت همراه ساخت و خود او را فرسوده و خرد شده به بحرانهای قلبی مبتلا کرد. فیتز جرالد پس از پیروزی اولین رمانش به آثار متعددی دست زد با ارزشهای مختلفی که غالباً از خاطرات جوانیش مایه گرفته بود. از آن جمله است: زیبا و دوزخی
The Beautiful and Dammed (1922) در روال اولین رمان او، جز آنکه از نظر ساختمان داستانی پیشرفت صریحی را نشان می‌دهد. مجموعه داستان کوتاه قصه‌های قرن جاز Tales of the Jazz Age (1923) که از تجربه‌های شخصی نویسنده مایه گرفته و افراط در بوالهوسی و فساد تدریجی را در زندگی نسل جوان قرن بیستم نمودار می‌سازد. نسلی که خدایان را مرده می‌پندارد، جنگها را با شکست مواجه می‌بیند و ایمانها را متزلزل می‌یابد. فیتز جرالد چون سخنگوی «قرن جاز» در داستان خود قهرمانانی بی‌اعتقاد و غیرمسئول می‌آفریند و به خواننده چنین القا می‌کند که چیزی در این میان غلط و نادرست است که موجب نومیدی می‌گردد. رمان گتسبی بزرگ The Great Gatsby (1925) در نظر عده‌ای، زیباترین اثر فیتز جرالد آمد که در آن صدای خردشدن و شکسته شدن همه معیارهای فریبنده نسل او به گوش می‌رسید. فیتز جرالد در این داستان تسلط خود را در فن روایت و حکایت آشکار می‌سازد. حضور شاهدی که سرگذشت را نقل می‌کند، به داستان رنگ واقعی و عینی و در عین حال وحدت کلام می‌بخشد. این بار اول است که فیتز جرالد در اثر خود، از وجود خویش می‌گریزد و در برابر اشخاص داستان خود را نادیده می‌گیرد. همچنین موفق می‌شود که نثری پرقدرت بکار برد و بی‌آنکه لحنی مسخره‌آمیز داشته باشد، به مزاح و مطایبه دست زند و به جای افکار رمانتیک به اندیشه‌های جهانی دست یابد. سرگذشت گتسبی نمودار آرزوهای بزرگی است که به گونه‌ای جاودانی در قعر وجود همه امریکائیها نهفته است، از سرباز تا گانگستر و مرد ادب و آن آرزوی ثروت و ماجراجوئی و خلاصه تحقق بخشیدن به وجود خویش است.

پس از انتشار چند مجموعه داستان کوتاه مانند همه جوانان غمگین
All the Sad Young Men (1926)، رمان دیگری در 1934 انتشار داد به نام شب لطیف است Tender is the Night که نویسنده در آن به مشغله ذهنی و درونی خود بازمی‌گردد و شکست اشخاص داستان را انعکاسی از سرگذشت غم‌انگیز خود معرفی می‌کند. همسرش زلدا در این هنگام در بیمارستان سوئیس بستری بود، شهرت نویسندگیش خاطره‌ای بیش نبود، وضع مالیش ناامید کننده و سلامتش متزلزل بود. فشار ناشی از بیماری سخت همسر و تلاش ناامیدانه در راه بهبود او، فیتز جرالد را با بحرانهای شدید قلبی روبرو کرد که آن را در داستان فتور The Crack-up (1936) وصف کرده است، همین رنجها و بحرانهای روحی و عصبی به مرگ زودرسش انجامید. آخرین داستان فیتز جرالد آخرین نواب The Last Tycoon نام دارد که ناتمام ماند و پس از مرگش به سال 1941 انتشار یافت که از نظر بعضی منتقدان بهترین اثر او بوده است. نامه‌های فیتزجرالد در 1963 به چاپ رسید.

آثار فیتز جرالد با وجود ضعفها، افراط‌ ‌کاریها، فقدان تسلط در شیوه نگارش، خاطره‌ای دلپذیر و درخشان در خواننده باقی می‌گذارد. فیتز جرالد درخشانترین و هیجان‌انگیزترین نماینده نسل سرگردان به شمار می‌آید.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی     معرفي کتاب نقد کتاب خريد کتاب دانلود کتاب زندگي نامه بيوگرافي

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...