انتخابات هیات مدیره انجمن قلم در حالی برگزار شد که از میان اعضای دور قبل هیات مدیره رضا امیرخانی، احمد شاکری، محمد حمزه‌زاده و زهره یزدان‌پناه و سهیلا عبدالحسینی برای نامزدی در هیات مدیره‌ جدید داوطلب نشدند.

به گزارش روابط عمومی انجمن قلم، در مجمع سالانه این انجمن که عصر سه شنبه برگزار شد، پس از تایید فعالیت‌های هیات‌مدیره انجمن مجمع وارد دستور کار دیگر خود، انتخاب اعضای جدید هیات ‌مدیره و بازرسان شد.

بر این اساس به ترتیب علی‌اکبر ولایتی با 105 رای، جواد محقق با 96 رای، راضیه تجار با 86 رای، محمدرضا سرشار با 81 رای، امیرحسین فردی با 80 رای، مجتبی رحماندوست با 78 رای و فیروز زنوزی جلالی با 72 رای به عنوان اعضای اصلی و همچنین سیدعلیرضا سجادپور با 71 رای، شهریار زرشناس با 68 رای و سمیرا اصلان‌پور با 60 رای به عنوان اعضای علی‌البدل هیات مدیره انتخاب شدند.

محمدرضا اصلانی، محمد نوری‌زاد و مریم صباغ‌زاده ایرانی به عنوان اعضای اصلی و احمد عربلو و محمد گودینی به عنوان اعضای علی‌البدل بازرسان انتخاب شدند.

در ابتدای جلسه پس از انتخاب هیات رییسه مجمع رضا امیرخانی رییس هیات‌مدیره انجمن قلم ایران گزارش عملکرد یک‌ساله هیات مدیره را ارائه کرد. پس از آن احمد شاکری خزانه‌دار مجمع به توضیح صورت مالی و ترازنامه انجمن پرداخت که پس از ارائه با رای مجمع تصویب شد. سپس نوبت به گزارش بازرسان انجمن رسید که با توضیحات صباغ‌زاده بخش گزارش‌های مجمع به پایان رسید.
در میان اعضای منتخب این دوره‌ هیات مدیره دکتر مجتبی رحماندوست و امیرحسین فردی در سالن حضور نداشتند اما با رای اعضا انتخاب شدند.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...